• بازگشت به صفحه اصلی
  • maandag 24 december 2007

    پيام به تورك تباران كشور - محسن زردادی


    محسن زردادی

    پیـــام به تورکتبـــاران کشور

    به طرفداران نظریهء ایجاد شورای همبستگی تورکتباران افغانستان تقدیم است

    الا ای تـورکتبــاران تــورکتبـــاران

    بهــم یکجـا شویــد چون ابر وباران

    بجــوشیـــد و بغریـــد و بباریـــــــد

    بـه شهـر و ده و دشت و کوهساران

    زمیــن و خـاک را سرسبز سازیــد

    زبــــاغ و بوستــــان و کشتـــزاران

    بنــا سازیــــد فرهنــــگ نوینــــــی

    هزار واوزبیک وتورک * وتتاران

    شمـــا هستیــــد تهـــــداب تمــــــدن

    دریـــن خطـه دریـن ملک ودیاران

    بسوزیــــد کینــه های قرن هـــا را

    بسازیــــد بــا تمــــام همــــجواران

    ز بلــــخ و بامیـــان وغور وغزنـه

    زکابــــل تـا هـــرات و قندهـــاران

    رها سازیـــد این ملــک و وطن را

    زدســــت تنبـــلان و مفتــــخواران

    شماییـــــد جـــزء فرهنگ جهــانی

    شمــا مســؤل این خاکـــید یــــاران

    ز وحـــدت زنـده گـردد هویـت مــا

    همــان هویـت که سالستش هزاران.

    * تورکمن ها وسایر اقوام تورکتباریکه نام شان در شعر ذکر نشده است.

    م. زردادی

    يکشنبه 25 قوس 1386 خورشيدی برابر با 16 دسمبر2007 ميلادی/ آلمان

    16 / 12 / 2007 Germany



    maandag 17 december 2007

    نتيجه نظرسنجی درمورد حادثه خونين بغلان

    نتيجه نظرسنجی درمورد حادثه خونين بغلان

    بعداز انفجار خونين بغلان كه بيشترين تلفات در قبال داشت ، بسياری سوال ها لاجواب مانده است كه مهمترين آنها اينست كه چرا مسئولين بلند پايه ولايتی به شمول والی ولايت ، قومندان پوليس و آمر امنيت درين ملاقات هيآت های پارلمانی حضور نداشتند . بنآ حدس و گمان های زيادی وجود دارد كه در عقب اين انفجار خونين چه كسانی قرار داشته باشند !!!
    وبسايت داكترهمت فاريابی بخاطر جويا شدن از نظريات خوانندگان محترم ، نظرسنجی ئی را براه انداخته بود كه طبق وعده ، نتايج آن به اطلاع خوانندگان عزيز رسانيده ميشود .
    عنوان نظرسنجی كه “حادثه خونين بغلان” ناميده شده بود و سوال چنين مطرح گرديد : « چه كسانی در عقب حادثه بغلان قرار دارد ؟ »
    درين سوال چهار الترناتيف استجواب بشكل ذيل پيشكش خونندگان گرديد :
    اول - حكومت آقای كرزی ،
    دوم - طالبان ،
    سوم - حكومت كرزی با طالبان ،
    چهارم - حزب اسلامی حكمتيار .
    درين نظرسنجی به تعداد 780 خواننده سايت شركت نموده و رآی خود را به شرح ذيل ارائه فرمودند :
    يك - حكومت آقای كرزی - 210 رآی , ( 26.9 % ) ,
    دو - طالبان - 40 رآی ٫ ( 5.1 % ) ,
    سه - حكومت كرزی با طالبان - 360 رآی ، ( 46.1 % ) ,
    چهار - حزب اسلامی آقای حكمتيار - 70 رآی ، ( 21.1 % ) .
    به اينترتيب بيشترين رآی دهندگان باور دارند كه در عقب حادثه خونين بغلان حكومت آقای كرزی يكجا با طالبان قرار دارد .
    اما كمتررين باورمندی خوانندگان به اينست كه طالبان به تنهائی در عقب اين انفجار قرار داشته باشد .
    حكومت آقای كرزی به تنهائی و حزب اسلامی گلب الدين حكمتيار به تنهائی ، تقريبآ نظريات مساوی ارائه گرديده است . خونندگان محترم ميتوانند خود نتيجه گيری كنند .
    از خوانندگان گرامی كه در نظر سنجی شركت نمودند ، سايت داكترهمت فاريابی سپاسگذاری بی پايان خود را حضور ايشان تقديم ميدارد .
    مسئول سايت - محمد عالم ابراهيمی

    zondag 16 december 2007

    نامه به جوانانيكه پارلمان آينده كشور را تمثيل ميكنند

    نامه به جوانانيكه پارلمان آيندهكشور را تمثيل ميكنند

    برادر عزيز ..... السلام و عليكم . اميدوارم كه سلام و احترامات مرا به نمايندگي از دوستان اينجائي به حضور تمام جوانان با احساس كه پارلمان
    آينده كشور را تمثيل ميكنند برسانيد .
    از ايميل شما يكجهان ممنون و سپاسگذاري ميكنم . آرزو هاييكه نسبت به روند ايجاد اتحاد در بين تورك تباران افغانستان بمثابه تخته خيز بسوي وحدت ملي جمله اقوام ساكن كشور ارائه نموديد قابل قدر بوده و مختصرآ به حضور شما و ديگر جوانان به عرض ميرسانم كه كار جدي بالاي اين طرح جريان دارد و از هرنوع جزئيات پروسه شمايان به وقت مناسب در جريان گذاشته خواهيد شد . اما فعلآ نسبت عدم همآهنگي كامل در بين فعالين در اروپا ، امريكا ، كانادا ، آسترليا ، تركيه ، داخل افغانستان و كشور هاي ديگر براي دعوت قورلتاي “كنگره موًسس” شوراي فرهنگي توركتباران ، بيشترين فشار كار بالاي چند نفر محدود از جمله خودم ميباشد و به اين سبب هم من نميتوانم با هريك از دوستان عزيز در ميمنه تماس جداگانه بگيرم بنآ اميدوار هستم كه مرا درك كنند و اين مشكلات بزودي مرفوع خواهد شد .
    در موضوع كنفرانس “پارلمان جوانان” كه شما لطف نموده و بامن درميان گذاشتيد بايد گفت كه : من دقيقآ نميدانم كه محتواي كار كنفرانس از چه قرار خواهد بود و كار در امور جوانان شوراي فرهنگي تورك تباران نيز بشكل منسجم پلانيزه نشده است كه آنرا به خدمت شما گسيل نمايم زيراكه منتظر دعوت شوراي تدارك ميباشيم كه انشاالله در آينده ها بزودی تدوير خواهد شد .
    ولي مجموعآ خواسته هاييكه براي ما و شما و ساير اقوام تحت استبداد در اولويت قرار دارد ، ميتوان قرار ذيل مختصرآ و عجالتآ در هر سطوح مختلف تمثيل شود :
    در عرصه سياسي :
    الف - تمثيل اولويت بخشيدن در راه انتخابي بودن والي ها توسط يك وكيل پارلمان از اهميت حياتي برخوردار است ، شما ميتوانيد تمثيل نمائيد كه در تمام كشور هاي جهان روئساي قدرت محلي مانند والي ها ، ولسوال ها ، شاروال ها وغيره قدرت هاي محلي انتخابي ميباشند .
    از چند جهت ما ميتوانيم استدلال كنيم كه يك والي انتخابي نسبت به يك والي انتصابي به مراتب موًثر تر ، عدالتخواهانه تر ، دموكراسي تر و مردمي ترميباشد :
    به نسبت اينكه يك والي انتخابي توسط مردم در نزد مردم جوابده بوده و مسوليت دارد ، درحاليكه يك والي انتصابي توسط مركز در چهره ابتكار وزير داخله يعني تحت تآثيرات مستقيم وزير داخله ، در نزد مردم خود را مسول احساس نميكند و فكر ميكند كه او توسط رئيس جمهور و وزير داخله گماشته شده است و تنها به نزد آنها مسوليت دارد .
    يك والي انتخابي ممثل واقعي نمايندگي مردم است ، آنچه سيستم دموكراسي واقعي از ما ميطلبد اما يك والي انتصابي چهره تمركز استبدادي قدرت را نمايان و تمثيل ميكند و نميگذارد كه جوانه هاي دموكراسي در محلات رشد قانونمند خود را بپيمايد .
    درصورت انتخابي بودن والي مردم عملآ در قدرت سياسي سهيم ميشوند و خود را به دولت نزديكتر احساس مينمايند .
    شانس يك والي انتخابي در قانون شكني ، رشوت خوري ، مردم آزاري كاملآ اندك و حتي هيچ ميباشد .اما يك والي انتصابي هميشه چنين بوده است يعني غيرمسًول مقتدر ، رشوت خور ، مردم آزار ، قانون شكن .
    بالآخره والي هاي انتخابي امتحان خود را به نزد مردم و جامعه گذشتانده كه كه غيرقابل قبول و غير قابل تحمل ميباشند .بايد صفحه جديدي در اداره امور محلات باز گردد كه به خير مردم و جامعه باشد .
    با انتصابي بودن والي ها دولت هيچگاه موفق نخواهد شد كه نفوذ واقعي خود را در محلات گسترش دهد وبكار گيري زور استبداد را در جامعه ميكشاند . ده ها محسنات ديگري در انتخابي بودن والي ها نهفته است كه همه آنها را طي يك نامه مشكل است كه شرح داد .
    ب - صلاحيت اجرائيوي و تقنيني در سطح محلات مطابق به قانون اساسي مركزي ويا به عباره ديگر صلاحيت هاي اجرائيوي و تقنيني داخل ولايتي كه مناقض قانون اساسي مركزي نباشد .
    قسميكه ميدانيم ، شورا هاي ولايتي با صلاحيت مشورتي مانند امروز در اكثريت قوانين اساسي گذشته نيز تسجيل يافته بود . چون اينگونه شورا ها موًثر نبود بنآ در گذشته ها عملي نشد اما اين بار دفعه اول است كه شورا هاي ولايتي عملآ عرض وجود كرد ولي قسميكه ديده ميشود فعاليت هاي آنها غير موًثر و غير تعيين كننده در حيات اجتماع باقي مانده است . به اين سبب اولويت شورا هاي با صلاحيت محلي را در بستر يك پرسش مثال گونه بسيار ساده ميتوان توضيح كرد :
    اگر در يك ولايت مناسبات اقتصادي ، اجتماعي ، كلتوري و فرهنگي توسط قوانين مصوبه شوراي ولايتي همان ولايت ترتيب و تنظيم گردد كه مناقض و مغاير نفس و روحيه قانون اساسي مركزي نباشد ، براي كي ملال آور خواهد بود ؟ مسلمآ به نقص هيچ كسي ، هيچ قومي ، هيچ ارگاني تمام نخواهد شد .
    اوضاع مناسبات اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي توسط شوراي ولايتي با صلاحيت كه از مردم همان ولايت انتخاب گرديده اند ، بهتر وارسي ، ترتيب و تنظيم خواهد شد نسبت به اينكه از مركز با عدم شناخت كافي مناسبات منطقوي براي تنظيم امور امر صادر شود .
    بلي ! اين امر مستلزم تعديلات در قانون اساسي است ولي اين مسئله حق مسلم تمام مردم افغانستان است كه نورم هاي دموكراسي را بازتاب ميدهد بايد بخاطر بدست آوردن اين حق مبارزه شود و در هرجا اين مسئله بطور جدي مطرح وتوسط شما جوانان در “پارلمان جوانان” تمثيل شود .
    در عرصه اجتماعي و فرهنگي :
    الف - مسئله زبان ، توجيه ، تفسير و تطبيق درست و عادلانه وبرحق ماده شانزدهم قانون اساسي است .
    به اين مفهوم كه همگي بايد بدانند و آگاه باشند كه زبانهاي مندرج غير دري و پشتو در ماده شانزدهم قانون اساسي كشور ، در سطح كشور ، زبانهاي سوم هستند ولي در سطح مناطقيكه اكثريت مردم به يكي ازين زبانهاي محلي صحبت ميكنند ، زبان دوم ميباشد .
    يعني در مناطق تورك نشين كشور كه زبان دري مورد كاربرد دارد ، مردم آن مناطق مجبور نيستند كه بغير از زبان خود دو زبان دولتي را تطبيق نمايند بلكه در پهلوي زبان خود يك زبان ديگر كه عبارت از لسان دري ميباشد در امور اداره ، تحصيلات ، منابع اطلاعاتي وغيره امور اجتماعي فرهنگي بكار ميبرند اما زبان دومي دولتي “پشتو” منحيث زبان رسمي كشور ميتواند به صفت يك مضمون در نساب تعليمي شامل ساخته شود .
    و همچنان در مناطقيكه در پهلوي زبان محلي ، زبان پشتو مورد پسند است ، درينصورت مردم منطقه زبان خود را در پهلوي زبان پشتو استفاده نموده و رشد ميدهند ولي زبان “دري” به حيث زبان رسمي كشور در نساب تعليمي داخل ميگردد . اين تجربه به ديگر كشور هاي كثيرالاقوامي نيز نتايج مطلوب داشته است .
    ب - موضوع نگهباني از آثار وعابدات تاريخي كه در حالت بسيار بد قرار دارد وخطر جدي نابودي آنها محتمل است ، بايد تحت پوشش جدي قانون قرار گرفته و از آنها محافظت گردد واين موضوع ايجاب ميكند كه نورم هاي جدي قانوني توسط پارلمان توليد شود . اين مسئله ديگريست كه ميتواند توسط جوانان تمثيل و توجه عامه اعم از دولت و مردم جلب گردد .
    اينك در چهار نقطه فوق الذكر كه مهم وحياتي در زندگي سياسي ، اجتماعي و فرهنگي شمرده ميشود ، بطور موجز و فشرده بيان گرديد كه توجه جوانان اشتراك كننده “پارلمان جوانان” به آنها معطوف شود .
    البته تفصيل موضوعات فوقآ بيان شده را ميتوانيد در سايت من
    www.drfaryabi.blogspot.com دريابيد .
    به آرزوي موًفقيت شما جوانان
    داكترهمت فاريابي
    چهاردهم دسامبر 2007 ميلادي

    vrijdag 14 december 2007

    عيد مبارك

    عيد سعيد قربان را به تمام خوانندگان محترم از صميم قلب تبريك و تهنيت عرض نموده و در پرتو اين روز خجسته وپر بركت ، از بارگاه ايزد لايزال تمنا ميكنيم كه دشمنی، كينه ، بدخواهی و بدبينی در وطن ما افغانستان خاتمه يافته و برادری ، برابری ، صلح و امنيت سرتاسری در كشور جنگ زده و ويرانه ما تآمين گردد . آمين يا رب العالمين

    donderdag 13 december 2007

    نامه سرگشاده به شيرين عبادی و اكبر گنجی

    نامه سرگشاده یک فعال حقوق بشر و جنبش دانشجوئی آذربایجان خطاب به شیرین عبادی و اکبر گنجی

    پنجشنبه,۲۲ آذر ۱۳۸۶
    آزاد تبریز- روزهای اخیر شاهد گسترش بازداشت و آزار و اذیت فعالان ملی گرای آذربایجان هستیم. فعالانی که با اتخاذ مشی مدنی جهت احقاق حقوق اولیه و انسانی ملت آذربایجان، مصرح در تمامی قوانین شناخته شده بین المللی مبارزه می کنند. همه این فعالان بدور از هر گونه خشونت خواهان برچیده شدن مظاهر تبعیض زبانی از جامعه چند ملیتی ایران بوده و بر اساس اصل مورد قبول، روشن و شناخته شده حق تعیین سرنوشت ملی خواهان شرکت مستقیم در سرنوشت سیاسی و ملی خود می باشند. عمده بازداشت شدگان فعالان فرهنگی، دانشجوئی، دانش آموزی و روزنامه نگاران می باشند. این افراد به بهانه واهی اقدام علیه امنیت ملی و یا تجزیه طلبی دستگیر و بدون داشتن وکیل محاکمه شده و ماهها در سلولهای انفرادی برای اخذ اعترافات تلویزیونی تحت فشار و شکنجه بازجویان وزارت اطلاعات قرار دمی گیرند.

    خانم شیرین عبادی و آقای اکبر گنجی
    فعالان دانشجوئی و جامعه روشنفکری آذربایجان بسیار علاقمند هستند بدانند در تعریف شما از بشر و حقوق آن، انسان ترک آذربایجانی چه جایگاهی دارد؟
    آیا اصولا شما دو نفر که بعنوان مدافعان حقوق بشر در دنیا شناخته شده اید- بطوریکه خانم عبادی جایزه نوبل و آقای گنجی چندین جایزه از موسسات بین المللی بخاطر دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان گرفته است- فعالان آذربایجانی را فارغ از اندیشه سیاسی شان بعنوان انسانی که دارای حق و حقوق است، قبول دارید یا نه؟

    آقای گنجی و خانم عبادی
    بنده بعنوان یک فعال دانشجوئی و حقوق بشر بارها از رسانه های گروهی دفاع شما از زندانیان سیاسی جنبش کارگری، جنبش زنان و جنبش دانشجوئی فارس و یا همان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم و …را شاهد بوده ام ولی تا بحال در جایی از شما نقل قولی در ارتباط با زندانیان سیاسی آذربایجان نشنیده ام.

    آیا شما خبر دارید که سعید متین پور بیش از دویست روز است که در سلول انفرادی برای اعترافات تلویزیونی تحت شکنجه است؟ و آیا خبر دارید که برادر ایشان علیرضا متین پور بجرم خبررسانی در خصوص برادرش دستگیر شده است؟
    آیا شما خبر دارید در حالیکه بهروز صفری در زندان بوده و همسرش لیلا حیدری نیز زمانیکه برای ملاقات همسرش رفته بود دستگیر شده و اینک هر دور در زندان هستند؟
    آیا شما خبر دارید که صالح کامرانی وکیل پایه یک دادگستری بجرم دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان خود اینک در بند 209 زندان اوین محبوس است؟
    آیا شما اطلاع دارید که تا یکماه دیگر همسر یعقوب سالکی نیا روزنامه نگار فعال آذربایجانی در حالی اولین پسر خود را بدنیا خواهد آورد که پدرش در کنارش نخواهد بود؟
    آیا شما خبر دارید که میرقاسم سیدین زاده آرامترین فرد در مجموعه جنبش دانشجوئی آذربایجان الان در اوین است؟
    آیا شما خبر دارید که چندین دانشجوی آذربایجانی از دانشگاه اخراج و روانه زندان شده است؟
    آیا خبر دارید که محمد رضا عوض پور دانش آموز تبریزی تنها بجرم نوشتن شعار من ترک هستم به زندان رفته و از پاهایش آویزان شده است؟
    آیا اطلاع دارید که نشریه دیلماج ارگان جوانان روشنفکر و ملی گرای آذربایجان بدلایل اعلام نشده توقیف شده است؟
    و ….
    نکند شما هم مثل جمهوری اسلامی معتقد هستید که آنها تجزیه طلب بوده و بایستی در سیاهچالهای رژیم نژادپرست ایران بپوسند. برای شما که ظاهرا گفته می شود مدافع حقوق انسانها هستید، ایدئولوژیتان مهتر است یا دفاع از کرامات انسانی؟
    مطمئن باشید که ملت آذربایجان این روزهای سرنوشت ساز و تاریخی را هرگز فراموش نخواهد کرد.
    آنهائیکه بنام مدافعان حقوق بشر و بنا به مصلحتهای سیاسی و گروهی با سکوت خود در کنار رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته و شادمان از بازداشت جوانان آذربایجان هستند برای توجیه وجدانهای بیدار و آگاه ملل ایران جوابی برای گفتن نخواهند داشت.

    احسان تبریزلی، فعال حقوق بشر و جنبش دانشجوئی آذربایجان
    22آذرماه 1386

    zondag 9 december 2007

    عكس العمل جوانان ازره در توهين نامه ذره بين

    قساوت با چهره پنهان
    سمنگان اورگ
    نوشته داکترهمت فاریابی محقق وکارشناس امور سیاسی
    { گرفته شده از سایت( سمنگان اورگ
    مقاله قساوت با چهره پنهان، گزرونظری است برحرکت هزاره ستیزی وجریان، نفرت افکنان واتش افروزان عصرجدید افغانستان، این نوشته تحلیل وبررسی جامع و روشنگرانه است،از داکتر اکبر همت فاریابی درباره مقاله وتهدید نامه (عارف زره بین) نشر شده در سایت خاوران: عارف زره بین همانند هرشخص نفاق اندازدیگر هنوز مجهول ونقابدار است اما برچه خونینش که بر قلب وحد ت ملی فرو میرود شنا خته شده و نمایان است-اما سایت
    خاوران در سویدن توسط پوهاند رسول رهین مدریت و نشر می میگردد-- سمنگان اورگ
    قساوت با چهره پنهان نوشته داکتر (اکبرهمت فاریابی) سمنگان اورگ - 17 نظر

    نویسنده: رمضان خدادادی از سویس جمعه 18 آبان1386 ساعت: 22:28
    سلام حضوری میزبان گرامی ویب بلاگ و جناب اندیشمند دوکتور فاریابی ارجمند.
    نخست صمیمانه ترین تمنیات و احترامات خویش را حضور جناب دوکتور فاریابی گرامی تقدیم میدارم. بدون تردید ارزیابی و کنکاش خیلی عمیق و علمی، از اوضاع تاریخی هزاره ها داشته اید، و از اتخاذ موضع عدالت خواهانه تان تمام ملت های عدالت خواه کشور ما مطمنآ سپاسگذارند.
    در مورد ارزیابی گفتم شما واقعآ شخص مردمی، جامع ،جامعه شناس و بر خاسته از بتن جامعه افغانستان هستید، گفته های شما را نه من بلکه هر هزاره تأیید میکند. چون امروز مردم ما< هزاره ها > به دنبال هویت شان هستند، و درین ارتباط هر جوانی هزاره مطالعه و تحقیق میکند. من شخصآ تا دو سال قبل از هزاره چیزی نمیدانستم، اما فعلا از افتخارات کوشانیان تا مقاومت جانانه غرب کابل، توسط شهید بابه مزاری و فرزندانش اطلاعاتی کسب کردم.
    اما در ارتباط نوشته های < عارف ذره بین> باید گفت که چنین چرند های گرچه تحرکات را به همراه دارد، به ویژه روی افراد که مانند خود نویسنده شرارت پیشه اند، ولی اتخاذ چنین مو ضع های از جانب دشمنان مردم ما، ملت ما را بیشتر از پیش آگاه و بیدار میسازد. این ها کسانی هستند که از دریچه منطق نمیتوانند وارد شوند جز توطيه و شیطنت، اما سر انجام مردم ما ثابت قدم و استوار تر میشوند.
    یکبار دیگر از موضع گیری جناب شما قلبآ تشکر میکنم
    پست الکترونیک

    نویسنده: چنگیز تورانی شنبه 19 آبان1386 ساعت: 1:34
    این جنایت یقینا کار افغان ملتیها متحیدین آنها در دولت کرزی طالبان و گروه حکمتیار است ... ناسیونالیست ها هیچ حزب و یا گره را که مخالف آنها باشد تحمل نمیتوانند سید مصطفا کاظمی سخن گوی جبه متحید ملی بود بنابراین این حادثه اولین ضربه از طرف شوونيزم به جبه متحید ملی بود
    من روزهای را به یاد می آورم که درآن روزها سید مصطفا کاظمی ..... بر علیه ملیت ما دسیسه چینی میکرد دست آنها تا میرفق به خون ما آغشته بود
    کاظمی نوکر خود فورخته بود با تومانهای که بابت جاسوسی از آخوند های ايرانی گرفته بود توانست رای بخرد و به مجلس راه یابد
    کاظمی تا آخرین روز های عمر ننگین خود دست از افکار پلید خود بر نداشت
    تا اینکه به سزای اعمال خود رسید
    چنگیز- از مزار شریف

    نویسنده: کوشانی شنبه 19 آبان1386 ساعت: 1:52
    این که کاظمی خود فروخته و مزدور بود در ان شکی نیست.کاظمی فعلا مرده است،وخداوند پاک خود می داند با بندگانش چگونه برخورد کند.ولی دوست عزیز اگر راستی آزره هستی لازم نیست خودت را چنگیز بنامی درست است که ما ازره ها ترک مغول هستیم ولی ما در مقابل چنگیز جنگیدیم ومقاومت جانانه کردیم،که خرابی های بامیان تا هنوز نشانه مقاومت قهرمانانه ما است.
    حتی امپراطوری خوارزم شاهی که سراسر ترکستان وافغانستان وایران کنونی واویغورستان یا تورکستان شرقی را نیز زیر سلطه وحکومت خود داشت از غرجستان قهرمان بر خاسته بود.وبه خوارزم شاه غرجه معروف بود.
    ولی ایرانی ها در کتاب های تاریخ شان خوارزم شاه را ایرانی جلوه داده اند ،که این حقیقت ندارد.
    ولی چون صد ها سال است که در منطقه بر ضد تورک مغل ها کار شده وتبلیغ سوءشده نام چنگیز با عکسالعمل بدو منفی مواجه میشود.بنا بر این لازم نیست که خودرا به نام چنگیز بنامی ویا به آن افتخار کنی.
    چون .....ایرانی ها می خواهد تو وملت باستانی وتاریخی ات را بازمانده چنگیز معرفی کند وخود ها را صاحبان اصلی این سرزمین ها.
    در حالیکه افغانستان از هزاران سال پیش یک بخشی از ترکستان بزرگ بوده.وهمین اکنون اقوام ازره اوزبیگ ترکمن اویماق بیات قرقیز مغل قزلباش ودیگر اقوام تورکنژاد زنده گی می کند که اگر احصائیه واقعی گرفته شود تورک نژادان بیش از 50% نفوش این کشور را تشکیل می دهند.بنا بر این به چیز های واقعی تمسک کن.ما اقوام تورک مغل وارثان واقعی تمدن این منطقه هستیم مانند کوشانی ها هفتالیان.خوارزم شاهیان غوری ها غزنوی ها زاولی ها ..وووبنا بر این می توانی به این افتخارات بی شمار افتخار کنی ونام خود را از بین این قهرمانان انتخاب کنی
    .
    نویسنده: Hussainشنبه 19 آبان1386 ساعت: 3:58
    Dear Foryabi ! We are on top of the world from your topic about Hazara Turk and We will never forget you and like you

    نویسنده: شریف بامیانی شنبه 19 آبان1386 ساعت: 11:23
    با سلام خدمت دولت خان ودوستان که در ارتباط با نوشته داکتر صاحب همت اظهار نظر کرده اند.
    من می خواستم بگویم که هزاره بعنوان یک ملت بیدار وبا صلابت حس حقارت و حسادت گروپهای فاشیست وبر تری خواه بر انگیخته است. لذا علیه هزاره به توطه وتهدید می پردازند. وظیفه من شما است که با اگاهی ویگانگی هدفمند در سایه اموزه های بابه و مراد مان مزاری برای جان گرفتن عدالت وبرابری در افغانستان به پیش برویم.
    ما از داکتر صاحب همت هم تشکر می نمایم که به وظیفه قومی وبرادری خود اگاهند وبا دانش وقلم خود از مردم هزاره دفاع می نمایند. که ازبیک وترکمن وایماق و همه مردم وحدت پسند از یک تاریخ وفرهنگ بوده واز یک ارمان حمایت می نمایند.
    خواهش من از دوستان این است که در باره مقاله همت صاحب دقت نموده واظهار نظر کنند
    .
    نویسنده: ولی عالمی شنبه 19 آبان1386 ساعت: 13:38
    با عرض ادب خدمت همه دوستان و به خصوص پژوهشگر فرهمند ورسالتمند آقای دکتر همت فاریابی.من منحیث یک فرد از جامعهء قهرمان ومقاوم هزاره
    از زحمات جناب فاریابی صاحب بی نهایت اظهار امتنان و سپاسگزاری مینمایم؛واینکه جناب ایشان با قلم توانای خود از فداکاری های ملیت شریف هزاره یاد آوری نموده و اراجیف و یاوه گویی های عارف ذره بین را مدلل و مستند با چالش فرا میخواند
    اینرا نباید از نظر دور داشت که این یاوه نویسی عارف ذره بین ها بار اول و یا آخر نخواهد بود؛مردم ما بارها مورد حمله شاهان خون آشام وقلم بدستان مزد یگیر آنها در طول تاریخ قرار گرفته ولی چیزی که برای بقا و سر بلندی مردم عزیز ما مهم و سر نوشت ساز است اینکه ما باید بر علیه اینگونه مظالمت ها یکدسته و یک پارچه متحد و سر بلند باشیم و تا بتوانیم صدای حق طلبانه خویش را بیشتر از بیش رساتر سازیم.ما نمیتوانیم که دقیقآ انگشت اشاره به طرف و یا نهادی مستقیم دراز کنیم که کی و کیها در عقب این اوباشی ها قرار دارد ولی چیزی مسلم آنست که اینگونه تحرکات از طرف جناح های برتری خواه صورت میگرد که آنها اعتقاد عمیق به برتری خواهی نژادی و فاشیزم قبیلوی دارد که هرگز خواهان سربلندی و عزتمندی ملیت های هم سرنوشت و محکوم افغانستان نیست که خود خواهی و انحصار گرایی این اشخاص را در دهه نود میلادی بر همه آشکار است که نتیجه مستقیم آن جنگهای خونین قومی در کابل بود.اکنون شما برای تجربه سری به سایت تول افغان ؛آریانا نت و خاوران بزنید و آنوقت پی خواهید برد که کیها در پی پخش اینگونه امراض خود بزرگ بینی استند.ملیت قهرمان ما همچنان مانند گذشته قدم اول را برای اتحادو همبستگی همه اقوام افغانستان برداشته و برمیدارند که بنیانگذار این جنبش ملی شهید بزرگ مزاری بزرگ میباشد.ولی نکته مهم دیگر اینکه ملیت شریف هزاره هرگز صداقت و فداکاری برادران و قومای شریف ازبک و ترکمن اشر را فراموش نکرده و سخت به این دوستی خلل ناپذیر معتقد و پابند است؛چون این دوستی یگانه میراث شهید بزرگ مزاری کبیر است که برای رهروانش به میراث گذاشته که باید از آن پاسداری و حراست گردد
    .
    نویسنده: ع ترکمنییکشنبه 20 آبان1386 ساعت: 0:25دوستان سلام.
    من اولآ سالروز شهادت فرزند صادق هزاره و قهرمان جوان ملت(خالق شهید)ره بتمام آزادیخواهان و عدالتخواهان بخصوص ملت قهرمان پرور هزاره تسلیت میگویم.
    جای بسیار خوشیست که امروزه نسل جوان هزاره به مسئولیتهایشان در برابر ملت و مردم خود پی برده اند و جوانان روشنفکر ما چون (برادر فارابی) و امثالشان که از پرتلاشترین و آگاه ترین جوان هزاره هستند با تلاشهای مداوم خود آنچه که حقیقت است ره به مردم ابلاغ میکنند و برای روشن کردن اذهان مردم از هنر و دانش خود استفاده میکنند که قابل تقدیر است.
    هزاره ستیزان هر انچه از دست شان آمد برای از بین بردن هزاره دریغ نکردند و همه راه کارها ره برای حذف موجودیت هزاره بکار بردند,اما ملت صبور و سختکوش هزاره با تحمل کمرشکن ترین شرایط و سپری نمودن سخت ترین روزها و فدا نمودن بهترین و رشیدترین فرزندان خود به جهان اثبات نمودند که ملت هزاره دست از عدالتخواهی و مقابله با اپارتایت و فاشیستی برنخواهد داشت و قتلعام و تحریم نمیتواند جلوی پیشرفت جوانان هزاره ره بگیرد.
    آقای(عارف زره بین) باید بداند که نمیتواند با کورگرفتن چشمان خود فکر کنند که دیگران هم نمیبینند. حقیقت های تارخی و امروزی بیانگر واقعیتهایست که تمام اقوام و ملیتها ره از چلوصاف امتحان گذرانده است.کلتور,فرهنگ,صداقت,منطقی بودن هر ملتی ره میتوان از عملکردشان پیداکرد.شما خود شاهد تمام وضعیت و شرایط امروزی کشور و جامعه هستید که خود بیانگر صداقت در گفتار و اعمالشان است.
    هزاره ها با صداقت و دلسوزی که به کشور و مردمش دارند در طول تارخ نه کشور ره به حراج کشیده و نه از شرق و غرب ره برای اشغال کشور دعوت نموده اند و نه کسی ره بجرم متعلق بودن به قومی قتلعام نموده اند.بلکه همیشه بخاطر وحدت ملی و همزیستی با همه اقوام ساکن در کشور از حق خود گذشته اند.
    (من امیدوارم آقای زره بین با دیدن اعمال دیگران توسط زره بین یکبار بدون زره بین به خود هم نگاه کند شاید چیزهای ره که با زره بین بوجود دیگران میبیند با چشمان عادی در وجود خود خواهد دید
    ).
    نویسنده: آتیلایکشنبه 20 آبان1386 ساعت: 0:49
    با سلام وتشکر از دوست وبرادر عزیز وهم خون ما محترم همت فاریابی وباقی دوستان نظر دهنده!
    مقالات جالب وخواندنی وتحقیقی وآکادمیک جناب فاریابی وجناب شهرانی را می خوانم و از مطالب شان بهره می برم.
    از صمیم قلب از هردوی این جنابان تشکر وقدر دانی می نمایم.
    ما تورک ومغل نژادان باید فعالیت وهمبستگی ملی خویش را چند برابر بسازیم،چون از سیصد سال به اینطرف نسل ونژاد ما که زمان حاکم شرق وغرب عالم بود به یک انحطاط فکری وتمدنی مواجه شده اگر چه که رفته رفته می رویم که مجد وعظمت گذشته را بدست بیاوریم ولی مخصوصا در افغانستان به فعالیت ها وآگاهی بخشی های زیاد نیاز داریم.
    اگر تمدن وحکومت های هزاران سال گذشته این سرزمین ها واطرافش را به مطالعه بگیریم ما وارثان واقعی این تمدن وشکوه تاریخی هستیم.چه کسی غیر از اقوام غیور تورک می تواند خودرا کوشانی یا خوارزم شاهی یا غوری وغزنوی بداند.پشتون ها کوشش دارند بعضی از نویسنده گان شان که خودرا کوشانی و باقی مانده تمدن های گذشته معرفی کنند که سند خودرا چند کلمه تورکی مغولی مانند جرگه ولوس واز این نوع کلمات بیاورند وخودرا به تمدن کوشانی ودیگر جکومت ها واقوام گذشته بچسپانند.ولی بیائید کمی واقع نگرانه تر بیاندیشیم!چه کسی غیر از ما می تواند کوشانی وغوری وغزنوی باشد؟؟؟
    جنبش تورک نژادان در تمام منطقه جان وتوان تازه یی گرفته ترکیه امروز در تمتم جهان اسلام نمونه پیشرفت ونظم تلقی می شودودر راه تبدیل شدن بعنوان الگوی تمام جهان اسلام است.بعد از سقوط شوروی سابق قدرت های خان نشین های سابق ترکستان در اذهان زنده میشود وامروز قزاقستان واوزبیکستان پیشروان قافله تمدن در این منطقه هستند وهر روز بر توان وپیشرفت شان افزوده میشود.
    در افغانستان نیز چهار قوم بزرگ تورک نژاد وجود دارد که با اتحاد ودور هم جمع شدن می تواند سرنوشت افغانستان را به طرف مثبت وپیشرفت وصلح تغیر بدهد
    .
    نویسنده: آتیلایکشنبه 20 آبان1386 ساعت: 0:51به ادامه!
    اقوام بزرگی مانند اوزبیگ ها تورکمن ها آزره ها واویماق ها،اگر چه اقوام دیگری مانند بیات ها قرقیز های بدخشان وقزلباش ها ومغول های هرات نیز برادران هم خون وهم نژاد وهم سرنوشت ما هستند که ما باید آنها را نیز در جمع خود داشته باشیم.ولی اتحاد آزره ها اویماق ها اوزبیگ ها وتورکمن ها حیاتی وسرنوشت ساز است.وما نسل تحصیل کرده تورکنژادان باید این هدف مقدس را تعقیب کنیم واین اقوام برادر وهم خون وهم سرنوشت را متحد ویکپارچه بسازیم
    ( تاكه آغاز وحدت ملی تمام اقوام افغانستان را شكل داده باشيم ).
    به امید اتحاد چزره اوزبیگ تورکمن واویماق وباقی اقوام تورک ومغل
    بخاطر ايجاد وحدت ملی تمام مردم افغانستان
    .
    نویسنده: اتیلایکشنبه 20 آبان1386 ساعت: 0:56
    با عرض معذرت،کلمه آزره درست است
    !
    نویسنده: هزارهچهارشنبه 23 آبان1386 ساعت: 22:5
    با عرض ادب خدمت همه دوستان و به خصوص پژوهشگر آقای دکتر همت فاریابی

    نویسنده: علی هوشمندجمعه 25 آبان1386 ساعت: 1:29
    با سلام وعرض ادب!
    ضمن تشکر از لطف اقای ضیایی مدیر وبلاگ کاتب هزاره که لینک وبلاگ زمین داور را نیز درلیست لینک های تان قرار داده اید.
    اینک با آدرس نو در خدمت دوستان وخواننده گان گرامی هستم.اگرچه بعلت مصروفیت بیش از حد مجال نوشتن نیست.ولی کوشش می شود در حد توان ووقت چیزی برای خواندن در وبلاگ قرار گیرد.
    ضمن تشکر مجدد خواهشمندم آدرس جدید را درلیست قرار دهید.
    درضمن از مقاله جناب محترم همت فاریابی کمال استفاده را بردم.امید است که قلم بدستان دیگر جامعه نیز دست بکار شوند وجواب این شئونیست ها وتر سو را بدهند ،که همیشه بانام های مستعار می نویسند وبه نفاق واختلاف دامن می زنند.ولی این سبک مغزان بدانند از این مکر ها وحیله های روباه صفتانه هیچ نفع وعایدی نخواهند داشت جز اینکه با تیشه به پای لنگ خود ها بزنند واین پای لنگ را لنگ تر کنند.امید است که نفاق اندازازان رذل وبی هویت به هوش آیند ودر اینده این خطا را تکرار نکنند.وب سایت پست الکترونیک

    نویسنده: دكتور همت فاريابیپنجشنبه 15 آذر1386 ساعت: 16:6
    دوستان و عزيزان تورك ازره ، اميدوارم كه سلام من را بپذيريد .
    ازينكه از نظريات من نسبت به تورك های حماسه آفرين هزاره پشتيبانی كرده ايد باعث قوت قلبم گرديد و من به شما و تمامی تورك های افغانستان و هر آن شهروند ( چه تورك ، چه تاجيك و چه پشتون ) كه هويت همديگر را صادقانه ميپذيرند و وفادار به ايجاد ملت و مدنيت در كشور هستند ، افتخار ميكنم و جواب ما تورك تبار ها در طول تاريخ با ديگران صادقانه بوده است و از ديگران همين توقع را داريم كه با ما صادق باشند . ازينكه من بعداز دير زمانی به پيامهای منتشره شما لبيك ميگويم معذورم بداريد ، زيراكه رسيدگی به موقع به تمام سايت های عزيزان نسبت تراكم بعضی وجايب غير منتظره تا حدودی دشوار است .
    به هرحال من خوشبخت هستم كه نامه های پرلطف و نظريات ذيقيمت شما را مطالعه كردم .
    به اميد بيداری و تلاشهای خستگی ناپذير شما در راستای سربلندی مردم زحمتكش افغانستان
    خدمتگار شما
    همت فاريابی وب سایت پست الکترونیک

    نامه داكتر بصير بينا از جرمنی

    نامه داكتر بصير بينا از جرمنی
    سوم دسامبر 2007 ميلادی
    داكتر صاحب همت فاريابی سلام اميدوارم كه موفق باشيد .
    امروز در سايت زيباى شما اعلاميه روشتفكران برون مرزى وهوا داران جنبش ملى اسلامى افغانستان را خواندم كه با اين اعلاميه صددرصد موافق وهم صدا ميباشم و ازان بشتيبانى بيدريغ مينمايم.
    كارى خوبي صورت گرفته است كه نقاب ازروي اين خود فروخته گان و بزدلان جنون آميز برداشته شده است .اين دلال هاى اجتماعی- سياسى بخاطر بدست آوردن چند قران به اقوام افغانستان به بهانه های مختلف دشنام ميدهند كه اين عمل غيرانسانی آنها توهين به تمام ملت افغانستان ميتواند تلقی گردد ,قهرمانان واقعى را كه از اعماق جامعه و مردم برخاسته اند ، بخاطر خوشخدمتی به باداران قدرت باخته و خرد باخته خود دشنام ميدهند , نمايندكان منتخب مردم رابنام ناقضين حقوق بشر توهين و تحقير ميكنند توهين وتحقير ميكنند , من فكر نميكنم كه تقريبآ سه صدو پنجاه نمايندگان مردم همه جنايت كار و ناقضين حقوق بشر باشند ، واضح است كه افغان ملتی ها يكجا با شعله يی ها و طالبان نيكتائی دارد بخاطر منزوی ساختن ديگران دست به چنين اعمال شيطانی ميزنند و به خاطر آن به رهبران برخاسته از عمق مردم بخصوص غير بشتون ها از طريق منابع مختلف خاصتآ تلويزيون مسكينزوى لندهورناسزا ميكويند.مسكينزويی « مسكين يار » كه همه ميدانند و خبر دارند كه يك آدم جنايتكار بوده و ميگويند كه اسناد وجود دارد كه همينگونه اشخاص و افراد جنايت پيشه در زمان حكومت چپی ها ، چندين بار به آب آشاميدنی دختران كابل زهر انداختند و همينگونه افراد درنده خو و حيوان صفت بودند كه در كابل بروی دختران بی چادری و پطلون پوش تيزاب پاش ميدادند و حالا آنها از حقوق بشر لاف ميزنند .هم باند اين افراد خانمی بنام سجيه كه از طفيلی های رژيم ننگين ظاهرشاهی ميباشد كه مسلك اين فاميل ها در آنزمانها رقاصی و مداری گری و خوش گذراندن اوقات درباريان بود و امروز بياد آن نان و نمك طفيلی حسرت ميزنند و ديوانه وار غرق جنون هستند . براستی هم اين خانم رقاصه در قسمت های جاده ميوند دوكان تن فروشی باز كرده بود و بعد ها عين وظيفه را در كارته پروان در دوكان آرايشگری !!! خود انجام ميداد و امروز او هم خود را « بی بی هفت پرده يی » معرفی كرده و از حقوق بشر دفاع ميكند !!!براستى روشنفكران جوان و هواداران جنبش ملی اسلامی افغانستان برهبری الحاج ستر جنرال عبدالرشيد دوستم خوب جواب دندان شكن داده اند.افراد مانند مسكينيارلندهور خواب رياست جمهوري را ميبيند و جندنفر كاسه ليس ديكر راهم به گرد خود جمع كرده است كه مصروف نفاق افگنی در جامعه ميباشد چونكه شعار بابای ملت آنها « تفرقه بانداز حكومت كن » بود
    شتر درخواب بيند بنبه دانه ..... كهى فش فش خورد كه دانه دانه
    داكتر بصير بينا از جرمنی

    dinsdag 27 november 2007

    نامه داكتر فاروق از پاكستان

    matalebe bishtar‏
    Van:
    Ghulam Farooq (far_arya2005@yahoo.co.uk)
    Verzonden:
    dinsdag 27 november 2007 12:13:28
    Aan:
    akbarhemat4@hotmail.com
    BERADARE MUHTARAM TASHAKUR AZ ERSALE JAWABE SHUMA. NAZARATE ZILE DAR TAFAKURRATE EJTEMAIE CHERAGHE RAHE MA SHUDA AST:
    1- AINKE KARZAI AZ NAZARE ANDISHA DAR PISHTAR AZ QARNE 19 QARAAR DARAD JAIE SHAK NIST/
    2- AIN FASHIST WA ..... WA DOSTANE KHAREJI ASH AZ BA QURDAT RASIDANE MUTLAQE TALEBAN HICH TASHWISH NADARAND
    3- DAR ZAMANE HAMLAIE AMRICA KASI KE SABABE HEFZE HAYATE TALEBAN SHUD HAMIN KARZAI BOOD KE DAR SAMTE SHMAL BAA TAQARURE FAURI JUMA KHANE HAMDARD DAR YA KI AZ FERQA HAIE SAMTE SHMAL KE AGAR HAQIQAT BASHAD MARDUM MEGOYAND 30000 ( SIE HAZAR )TALEB RA NEJAT DAD WA BADAN DUNBALE AAN RAFT TA HAMAIE ZINDANEYANE TALEB RA REHA KUNAD TA SABABE TASHANUJE BISHTAR GARDAD .
    4- KARZAI ROZ BA ROZ KHARBTAR QAUM GERA WA ..... SHUD KE HALA DIGAR AIN MASAYEL RA PENHAN HAM NAMIKUNAD.KE:
    A-HALA SHOAARE SHAN SHUDA KE (WATAN DE PASHTANO DA)
    B-HAR QADAR TALIB JENAYAT KUNAD BAZ BA JURAT ELAN MEKUNAD KE MA BA TALEBAN DAR TAMAS HASTIM. WA JIRGA HAIE PUR MASRAF WA BE HASELE AMN RA BARAYE BAREZ JELWA DADANE ANANATE PASHTOON HA DAYER WA MELLAT RA BESHTAR DAR BA DAR MESAZAD.

    WA AMMA DAR MAUREDE AANCHE BA SHUMA AAKHERIN E MAIL KARDAM BA DALAYELE ZIL:
    1-DAR SALE 72 ZAMANE ISMAILE KHAN MAN YAK BAR HEART RAFTAM BA WOJOODE PISHRAFTE ZEYAD SHUNIST HA RA MEDIDAM KE DAR SDADE TAUTEA HASTAND KE BADAN HAM DIDA SHUD HAMLA BA JANE ISMAIEL KHAN QATLE FARZANDASH WA TAWAJU NAKARDAN BA HEART HATTA AABEDATE TARIKHI TA SARAHADE TAKHRIB WA DARIN AWAKHER CHENAN KOSHISH HA SOORAT GEREFT TA AZ PISHRAFTE HEART JELAUGIRI BA AMAL AAYAD HATTA AMNEYAT RA KHUDE SHAN QASDAN KHARAB KARDAND. KE YAKBAR DAR HEART TAZAHURAT HAM SHUD.
    2-DAR MAHE RAMAZHAN MAN MAZARE SHARIF RAFTAM MUHITE ZEBA KE HANOOZ PASHTOONIZA NASHUDA (KABUL RA BAA SAKHTANE MAKTEBE PASHTOO HALA PASHTOONIZA MESAZAND) HAR JA SAFA WA SAMIMEIYAT DIDA MESHAWAD FASHISM BA TAMAME TAWAN KOSHISH KARDA AMNEIYATE MAZAR RA KHARAB KUNAD AMMA NATAWANEST .
    DARIN DO WELAYATE KARZAI BEGANA FAQAT YAK RAH KE TALEB,KARZAI .GULBUDDIN DARAN HAMNAZAR WA MUTAFEQ AND BAQI MANDA


    JANG BAINE SHIA WA SUNNY


    3-AZ MUDATE YAK SALE BA AIN SO MA DAR PAKISTAN AAINY AIN GOONA SYASAT RA DIDIM HAMIN HALA SHIA HA DAR KHANA HAIE SHAN MASOON NISTAND .AULAD HAIE SHAN DAR MAKTAB MASOONIYAT NADARAND .
    WA ZEMNAN ETELA DARIM KE KHALILZAD DAR IRAQ CHI KARD
    AIN BOOD ANGIZA KE NAWESHTAIE QABLI RA BA SHUMA RAWAN KARDAM. WA AMMA GAHI KHUD RA SHABIHE SHIA HAIE PAKISTAN DAR ZIRE EDARAIE KARZAI TASAWUR MEKUNAM GAHI FALASTINIE BI WATAN DAR ZIRE BAMBARDMANE ISRAIEL;.
    BA EHTERAM
    DR FAROOQ

    maandag 26 november 2007

    پيام داكتر غلام فاروق از پاكستان


    palne fashism‏
    Van:
    Ghulam Farooq (far_arya2005@yahoo.co.uk)
    Deze afzender ken je mogelijk niet.Markeren als veiligMarkeren als onveilig
    Verzonden:
    maandag 26 november 2007 11:15:47
    Aan:
    akbarhemat4@hotmail.com
    BEADARE MUHTARAM SALAM :
    SEHATMAND BASHID MUDATE ZEYADI MA DAR KHANA NABOODIM TOURIKE ETELA DARID DAR PAKISTAN JANG HAIE DAKHELI SHRO SHUDA DARINJA KE MA ZINDAGI MEKUNIM (SADDA , PARACHINA) BESYAR AOUZA KHARAB BOOD MA DAR KHANA NABOODIM :
    ALBTA BA SELSELAIE HAMAN JANG HAIE KE KHALIL ZAD DAR IRAQ BAINE SHIEA WA SUNY HA DAR DAD AIN SELSELA BA SHKLE BESTYAR SHADIDE AAN BA PAKISTAN RASIDA AST KE SAD HA KUSHTA WA ZAKHMI BAR JAI GUZASHT HATTA SHIEA HA RA DAR KHANA HAIE SHAN AARAM NAGUZASHTAND ASLE GAP DARINJAST KE :
    KARZAI WA DIGAR FASHIST HA MEKHAHAND AIN FORMULE RA ANQARIB DAR HEART WA MAZARE SHARIF TATBIQ NUMAYAND WA BEHTARIN WAQTE HMANA 10 MUHARRAM KHAHAD BOOD KE MARDUMANE BALKH WA HEART BAYAD QABLAN DAR JERYAN BASHAND SHAYAD QATLE KAZEMI HAM YAKI AZ PLAN HAIE MUSHABEH BOODAH BASHAD KE BA HAMKARI TALEB GULBUDDIN WA TEAME KARZAI SOORAT GEREFTA BASHAD ( KAZEMI SHAHID TASHIO BOOD ) KHUDAI NAKHASTA ROZI NASHAWAD KE HAMA CHIZ BA KAME FASHISM RASAD WA CHOON KE MA DAR PAKISTAN DIDIM KHAMOSH SAKHTANE AIN QESM JANG HA BASYAR MUSHKEL HATTA NAMUMKEN AST .

    BA EHTERAM

    DR FAROOQ

    zondag 25 november 2007

    ابراز تسليت در خونريزی شبرغان

    Wednesday, May 30, 2007

    ابراز تسليت
    3شنبه 29/ 5 /2007 م (8/ 3 / 1386 ش)ابرازتسلیت
    امروزکه تمام مردم ولایت جوزجان نسبت شهیدان به خون خفتۀ دلیرمردان دموکراسی خواه وضد استبداد به گلیم تعزیه داری نشسته اند به همۀ انها ، فامیل ، خویش وتباروهم میهنان ضد استبداد وطرفداران دموکراسی با اشک وآه ابرازتسلیت نموده برای شهیدان غرق خون مغفرت عظیم ازخدا وند متعال آرزومینمائیم وبه بازمانده گان وفامیل های این عزیزان با عرض تسلیت صبرجمیل تمنا میکنیم (جمعیت تورک تباران بیرون مرزی افغانستان
    )
    برگرفته شده از سايت جنبش ملی اسلامی افغانستان

    نتيجه نظرسنجی


    Monday, November 19, 2007

    نتيجه يك نظرسنجی
    نتيجه يك نظرسنجیبا تشديد حملات در شمال افغانستان و بعداز وقوع انفجار خونين بغلان كه بيشترين قربانی را در طول حكومت آقای كرزی در قبال داشت ، سايت داكترهمت فاريابی بخاطر جويا شدن از نظريات خوانندگان محترم سايت ، نظرسنجی يی را براه انداخت كه نتيجه آن اينك طبق وعده به اطلاع دوستان قرار ميگيرد :
    موضوع مطرح شده درين نظرسنجی عبارت بود از « راه حل قضيه افغانستان » و سوال مطرح شده چنين بود
    « راه حل قضيه افغانستان را چگونه ميبينيد ؟ »الترناتيف استجواب قرار ذيل پيشكش شده بود :1 - حل قضيه ديورند و ايجاد سيستم فدرال2 - دعوت از قوای كشور های اسلامی3 - تشديد جنگ تا پيروزی بر طالبان4 - سپردن قدرت به طالبان5 - تجزيه افغانستاندرين نظرسنجی به تعداد 90 نفر خوانندگان محترم شركت كرده و نظريات خود را به شكل ذيل ارائه فرمودند :1 - 44.05 % رآی دهندگان محترم ، راه حل قضيه افغانستان را بسته با حل قضيه “ديورند” و ايجاد سيستم فدرال در كشور ميدانند .2 - 22.03 % خوانندگان محترم سايت معتقد هستند كه بايد از قوای دولت های اسلامی دعوت صورت بگيرد تا در تآمين امنيت كمك نمايند .3 - تشديد جنگ تا پيروزی كامل بالای طالبان “صفر” رآی آورده است كه هيچكس طرفدار جنگ نبوده و راه حل قضيه افغانستان جنگ نيست4 - 11 % رآی دهندگان ، سپردن قدرت به طالبان را راه حل ميپندارند .5 - 22.02 % خوانندگان سايت باور دارند كه اگر افغانستان تجزيه شود ، به صلح و ثبات دست خواهيم يافت كه البته اين رقم قابل تشويش است .از تمام خوانندگان محترم سايت كه در نظرسنجی شركت كردند ابراز سپاس مينمائيم
    با احترام
    محمد عالم ابراهيمی مسئول سايت

    پيام تسليت به شهدای بغلان



    Thursday, November 08, 2007

    پیام تسلیت

    پیام تسلیتمن به صفت يك شهروند افغانستان ، درحاليكه حمله تروریستی ، غيرانسانی و ناجوانمردانه دشمنان مردم افغانستان به جان هیئت پارلمانی در ولایت بغلان، شهادت مظلومانهء تعدادی از اعضای شورای ملی، و مردم ملکی را كه بيشترين آنها را اطفال معصوم تشكيل ميدهد به مردم شریف و آغوشته به خون افغانستان تسلیت گفته از بارگاه خداوند برای شهدا مغفرت و برای خانواده شهدا صبر جمیل ميخواهم .درحاليكه انفجار بغلان و ديگر قربانی های ولايات شمال كشور را محصول تلاش پشتونيزه سازی شمال افغانستان و تقرر« كادر» های مشكوك و وابسته به شوونيزم افغان نازی “افغان ملت” ميدانم ، همانطوريكه عدم حضور وغيابت اشخاص مسئول ولايتی از قبيل والی ولايت ، قومندان امنيه ، مسئول امنيتی ولايتی و بعضی افراد بلند پايه ولايتی ، اين باور را تقويت ميبخشد كه طالبان نيكتايی دار احتمالآ در عقب اين انفجار وحشيانه قرار دارد ، از پارلمان كشور و ديگر مقامات مسوول كه تحت پوشش و شعاع شوونيزم قرار ندارند ، جدا تقاضا می گردد تا در قدم نخست مسئولين ولايتی را هرچه عاجل تر خلع صلاحيت دولتی نمايند تا عرصه را با استفاده از امكانات قدرت دولتی برای پيشبرد تحقيقات مختل ونامطلوب نسازند ، بعدآ بررسی و تحقیق همه جانبه حادثه را آغاز ، شبكه عاملین این جنایت را شناسائی و به پنجه قانون وعدالت بسپارند . ولسی جرگه باييست وزير داخله كشور را كه در تقرر والی ها و قومندانهای امنيه نقش تعيين كننده را بازی ميكند ، احضار نموده و از مسئوليت آن در قبال تقرری ها و همچنان تخريب عمدی امنيت شمال كشور توضيحات جدی خواسته وتصميم لازمی را اتخاذ نمايد .يكبار ديگر اين ماتم خلق افغانستان را به مردم كشور بخصوص بازمانده های قربانيان تسليت عرض مينمايم .
    انالله و انا اليه راجعونازطرف داكترهمت فاريابی
    هفتم نوامبر 2007 ميلادی

    عيد مبارك


    Wednesday, October 10, 2007

    عيد مبارك

    سايت داكتر همت فاريابی حلول عيد سعيد فطر را به حضور خوانندگان محترم و ساير هموطنان با دین و ديانت تبريك و تهنيت عرض نموده و در پرتو اين روز پر بركت الهی از يزد لايزال آرزو ميكند كه مردم جامعه جنگ زده ما ، خصومت و كدورت را توسط آب تقدس اشك یتيمان معصوم و پا برهنه پاك ساخته ، و از بركت اين روز خجسته تفاهم ، برادری و برابری در بين همه اقوام جامعه ارزانی شود تا باشد كه صلح و ثبات در كشور به خون آلوده ما افغانستان عزيز تاًمين گردد


    محمد عالم ابراهيمی گرداننده سايت

    نتيجه يك نظرسنجی

    Friday, September 14, 2007

    نتيجه نظرسنجی در مورد جرگه

    نتيجه نظرسنجی در مورد جرگهبعداز نشر مقاله « جرگه امن منطقوی يك بازی سياسی » ، بخاطر جويا شدن نظر خوانندگان درمورد تآثيرگذاری جرگه امن منطقوی در روند ايجاد صلح در افغانستان ، نظرسنجی تحت عنوان « جرگه امن » از طريق همين سايت براه انداخته شد كه سوال به شرح ذيل مطرح گرديد :سوال - آيا جرگه امن ميتواند اوضاع امنيتی را بهبود بخشد ؟درين نظر سنجی به تعداد ۴۰۰ تن از خوانندگان محترم شركت ورزيدند كه قرار آتی جواب ارايه نمودند :جوابات :۱ - بلی * ۴۰ رآی “ ۱۰ ٪ “۲ - نی * ۳۲۰ رآی “ ۸۰ ٪ “ ۳ - شايد * ۳۰ رآی “ ۷.۵ ٪ “۴ - نميدانم * ۱۰ رآی “ ۲.۵ ٪ “ از تمام خوانندگان محترميكه لطف نموده در نظرسنجی شركت ورزيدند ، سايت داكتر همت فاريابی سپاسگذاری عميق خود را ابراز مينمايد .تشكرمحمد عالم ابراهيمی ، مسئول سايت۱۳ سپتمبر ۲۰۰۷ ميلادی

    نتيجه يك نظرسنجی


    Thursday, August 23, 2007

    نتيجه نظرسنجی

    نتيجه نظرسنجی بعداز نشر مقاله « معمای ثبت هويت “ افغان ” در تذكره » ، بخاطر جويا شدن نظر خوانندگان درمورد اطلاق كلمه “ افغان “ برای اقوام غيرپشتون ، نظرسنجی تحت عنوان « هويت افغان » از طريق همين سايت براه انداخته شد كه سوال به شرح ذيل مطرح گرديد :سوال - آيا تلقی كلمه “ افغان “ در اقوام غير پشتون درست است ؟درين نظر سنجی به تعداد ۲۶۰ تن از خوانندگان محترم شركت ورزيدند كه قرار آتی جواب ارايه نمودند :جوابات :۱ - درست است ، ۴۰ رآی “ ۱۵٫۳ ٪ “۲ - نادرست است ، ۲۰۰ رآی “ ۷۶٫۹ ٪ “۳ - درينباره نظر ندارم ۲۰ رآی “ ۷٫۶ ٪ “
    از تمام خوانندگان محترميكه لطف نموده در نظرسنجی شركت ورزيدند ،
    سايت داكتر همت فاريابی سپاسگذاری عميق خود را ابراز مينمايد
    .
    تشكرمحمد عالم ابراهيمی ، مسئول سايت

    ۲۳ اگست ۲۰۰۷ ميلادی

    معمای ثبت هويت “افغان” (نظريات)


    Tuesday, August 07, 2007

    قسمت سوم نظريات
    قسمت سوم نظريات پيرامون مقاله(( معمای ثبت هويت « افغان » در تذكره ))برگرفته شده از سايت آريانانت
    ***********************************************نظرات چهارشنبه ۱۰ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۵۴محل سکونت : كابل اسم :ارسلان ایمیل دوستانيكه ميگويند و معتقد هستند كه در افغانستان در گذشته ستم ملی و قومی وجود نداشته است ، بيآييد برادروار زندگی كنيم ، اين به مفهوم آنست كه از طرف همچون وطنداران پيشنهاد ميگردد كه بيآييد تعصب و ستم ملی را ادامه بدهيم . درغير آن اعتراف به گذشته های خونين و نابرابری قومی و زبانی ميتواند يك قدم نزديكتر به تفاهم باشد . مشكل ما مردم افغانستان اينست كه هيچوقت از كرده های عصيان بار گذشته خود ندامت نميكنيم و معذت هم نميخواهيم . به شمول بابای افغان ملت « خداوند گناهايش را ببخشد » زمانيكه بار ديگر داخل افغانستان شده بود ، ميباييست از كرده های خود و اسلافش در برابر مردم افغانستان عذرخواهی مينمود و بعدآ جامه بابا بودن را به تن ميكرد . جنرال دوستم باوجود تمام اتهامات مغرضانه ايكه از طرف افغان ملتی ها به آن نسبت داده شد اما اولين شخصيتی بود كه در مقابل مردم ايستاد و گفت كه ای مردم : من هر كاری را كه انجام دادم با نيت نيك انجام دادم ، اگر اشتباهاتی در پروسه كار و فعاليت من رخ داده باشد ، مرا ببخشيد . به اين سبب است كه مردم تركتبار افغانستان عليرغم تبليغات وسيع و خصمانه افغان ملت و حقوق بشر خريده شده برعليه آن ، جنرال دوستم را به صفت رهبر خود قبول دارند و از آن پشتيبانی مينمايند .ارسلان از كابل****************************************نظراتچهارشنبه ۱۰ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۵:۴۱محل سکونت :كابلاسم :عبداللهایمیلاز چرنديات و پرنديات خوشم نمي ايد ليكن خلص همين است كه همه افغانيم اكثريت افغانستان حتي ٦٠% پشتون اند و از اين چشم پوشي كرده نمي توانيم و راي نيز هميشه از اكثريت است.خدا حافظاگر واقعا سايت شما صادق است نظر مرا نشر كنيد****************************************نظراتپنجشنبه ۱۱ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۴۹محل سکونت :اتريشاسم :شادمانایمیلاینکه بعضی ها میگویند که اطرافیان کرزی را فاشیستهای افغان ملت تشکیل میدهند حرفی کاملا بجا است. بطورمثال، سایت تول افغان که محل این اشخاص است همیشه برتری یک قوم خاصی راشعارمیدهد وخواهان حذف هویت قومی سایراقوام است. لطفایکباربه انجاتشریف ببرید وبابینی های بسته مطالب انها رابخوانید. برایمن جالب این است که وزارت به اصطلاح فرهنگ {که فرهنگی بودن ان ازسویه وزیران معلوم است}، ارگان مطالعات منطقوی که تحت فرمان لیوال قراردارد ویک ارگان دولتی است و ده ها ارگان های دولتی که روسای ان مربوط به افغان ملت هستند احکام رسمی {به گفته خود انها خبرتیا} های خود را ازطریق این سایت فاشیستی به نشرمیرسانند. ایا این خود نشاندهنده ضدیت انها بااکثریت غیرپشتون کشورنیست؟ چطورامکان دارد که فاروق خان وردک، کریم خرم، غفورلیوال ودها تن دیگرانها بامطالب مندرج سایت تول افغان هم مخالف باشند وهم اعلامیه های خود راازطریق این سایت به نشربرسانند؟****************************************نظراتپنجشنبه ۱۱ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۰۴محل سکونت :اتريشاسم :شادمانایمیلما درافغانستان زندگی میکنیم، ما افغانستانی هستیم {تازمانی که این نام به این خطه اطلاق میشود} هویت قومی ما مارا به ده ها هزارسال قبل وصل میکند ما نمیخواهیم زیرنام افغان تاریخ خود را به یکصد وپنجاه سال کوتاه کنیم. حتی کسی که به وی بنیان گذارافغانستان گفته میشود یعنی احمدشاه ابدالی این نام رابالای کشور اطلاق نکرده است ووی خودرا شاه خراسان میگفت. این نام پس از بقدرت رسیدن انگلیس درهند بالای کشورتحمیل شد وامرای خود فروش محمدزایی وغیره زایی با نوکرمنشی تمام این نام توهین امیز را پذیرفتند. این حق هرکس است که هویت قومی خود را حفظ کند وهیچ کسی نمیتواند بالای ما ازطرف خود نام گذاری کند. وسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته****************************************نظراتپنجشنبه ۱۱ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۲۰:۰۷محل سکونت :اسم :فیصلایمیلبلی عبدالله اوغان اگر جمعیت دال خوران پاکستان را روی نفوس اقلیت پشتونهای داخلی علآوه کنید یقینآ از سرحد ٦٠ ملیون نیز بالآ خواهید رفت.اینگار خواب میبینی.....****************************************نظراتجمعه ۱۲ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۳۰محل سکونت :هالنداسم :مريمایمیلآقای عبدالله از كابل كه نظريات حق طلبی ديگران را گستاخانه چرنديات و پرنديات خوانده گفتند كه خوشم نميآيد .بلی آقای عبدالله ! مردم كه نظر ميدهند نه به خاطر آينكه دل باختگان شوونيزم را خوشش بيآيد ، بلكه نظر مردم گويای حضور فاشيسم و شوونيسم در كشور ماست كه بايد سرنگون و از ريشه نابود شود .ازينكه ازين نظريات شما را خوشتان نميآيد ، ما از طبعيت شما نه احساس گرمی ميكنيم و نه هم سردی .اگر خوش شما نميآيد شما نيز ميتوانيد در صف كسانيكه در طول بخصوص صد سال اخير گوش كر در شنيدن صدای حق طلبی مردم داشتند ، بپيونديد .با چرنديات و پرنديات خواندن صدای برحق مردم از جانب شما و هم قماش های شما ، سيل خروشان حق طلبی و آزادی خواهی از قيد شوونيزم ديگر متآثر نميگردد و بر عقب نميگردد .بنآ بهتر است تا از خر جهالت پايان بيآييد و يكبار به مسير جاده انسانيت با عقل سالم نگاه كنيد . تا باشد كه ديگران معتقد شوند كه شمايان نيز وحدت ملی و برابری شهروندی ميخواهيد .مريم از هالند****************************************نظراتشنبه ۱۳ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۵۴محل سکونت :اسم :ماريناایمیلاز هرنگاه كه بيبينيم حق حق است! من ميخواستم درباره سيستم دموكراسي در ايران و زنده گي يي اقليتها در آن بدانم! يك ترك .يك كرد. يك عرب. يك آذري. يك ارمني وغيره وغيره كدام حقوق را دارند ؟ من درباره تاحك وهزاره اي كه خودم منحمله باشم وحه ديده ام نميبرسم! من فكر نكنم كه (هتلر نازي) به ١٠% آن برسد! حيزي را بارسها به اين افليت ها تحميل ميكند
    !
    **************************************************نظراتشنبه ۲۰ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۶:۳۳محل سکونت :امريكا
    اسم :صمد سنگي
    ایمیل هاي مردم انروز را ازياد برده اين كه شما هزاره هاو ما تاجيك هاوپشتونها و ازبك ها همه تذكره هاي خود را پاره ميكرديم كه از سروبي و جهاراسياب و سرجوك و كارته نو و يا از از كوته سنگي و دشت برچي بگذريم!!!!!!! كجاي كلمه افغان خراب است اين بهترين كار است كه اهسته اهسته حساسيت هاي قومي را از بين ميبرد و جنانجه ادعا داريم همه بنام يك افغان ياد خواهيم شد.در غير انهم وقتي در كشور هاي خارجي بسر ميبريم هيچكدام ما بنام هزارگي يا تاجيكي يا پشتون ياد نميشويم همه را افغان مينامند.تعصب+ تعصب = افراطيت
    والسلام****************************************************
    نظرات شنبه ۲۰ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۲۲:۰۶محل سکونت: مزارشريف
    اسم :سليم
    ایمیل شما محترم صمد سنگی از امريكا با يك مسئله حياتی برای مردم افغانستان بسيار طفلانه قضاوت ميكنيد .وقتيكه انورالحق احدی ، اشرف غنی احمد زی و خليلزاد اظهارنظر مينمايد وبه صراحت ميگويد كه : افغانها « پشتونها » حق مسلم شان است كه بايد در افغانستان امتياز داشته باشد . ويا اعظم سيستانی در مقاله خود واضح مينويسد كه افغانها « پشتونها » بخاطر نام افغانستان خون ريخته اند ... و اگر شما آقای صمد سنگی هنوز نفهميده باشيد ، واضح تر ميگويم كه آيدلوگ های برادران پشتون خود افغان را مساوی به پشتون ميدانند و باوجود آنهم شما ميگوييد كه افغان گفتن غيرپشتون هيچ مشكلی ندارد .من ميخواهم از شما بپرسم كه شما واقعآ به اين اندازه ساده هستيد ويا خود اصل مطلب را ميدانيد و خود را به كوچه حسن چپ ميزنيد !!!برای غيرپشتونها مهم نيست كه خارجی ها هويت ما را كه از طريق همين پشتونها ميشناسد ، به كدام نام ياد كند . آنقدر كه برای خارجی ها ازطرف حكام قبيله درباره هويت مردم افغانستان دروغ گفته شده كه آنها فكر ميكنند كه در افغانستان بغيراز پشتون « افغان » مليت ديگری زندگی نميكند .شمايان درطول تاريخ خوب آموختيد كه هركس حق طلبی نمايد يا تجزيه طلب نام ميگذاريد ويا هم افراطی متعصب . آخر كی از خر جهالت پايان ميشويد
    !!!
    *******************************************************نظريات ارايه شده مربوط خود نويسندگان آنست و سايت داكترهمت فاريابی دخيل آن نيست .محمد عالم ابراهيمی مسئول سايت

    معمای ثبت هويت “افغان” (نظريات)


    Monday, July 30, 2007

    قسمت دوم نظريات
    برگرفته شده از سايت آريانانتبخش دوم نظريات در مورد مقاله
    معمای ثبت هويت « افغان » در تذكره
    ************************************************شنبه ۲۳ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۵۰
    محل سکونت :لوگر
    اسم :علاوالدين
    ایمیل آيا برادر همين شوونيزم مليت خواهي خود خواهي كينه نيست كه خودت مينويسي!اگر همه ما بنام يك افغان ياد شويم در اين كدام شونيزم است!؟ برادرم اي بحايي اين تخم دشمني يك نهال دوستد وبرادري غرس ميكردي ! تا به كي برادرم؟ آيا راهايي بهتري نيست به نام رسيدن!
    ***********************************************نظرات
    شنبه ۲۳ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۷:۳۸محل سکونت :دنمارك
    اسم :ضمير
    ایمیل ماافغاني هستيم ياواحد پولي ما؟ وقتي تازه به دنمارك امدم درمكتب زبان دنماركي شامل درس بودم روزي معلم زبان ازواحدبولي دنمارك كه كرون است يادنمودوازديگران كه همه خارحي بوديم واحدبولي كشورهاي شانرابرسيد.همه واحدبولي خوددراگفتندوسرمن كه امدمن گفتم افغاني همه خنديدندوازينكه من تازه به دنمارك امده بودم وزبان دنماركي وآنگليسي را انقدردرست بلدنبودم معمابدون حل ماندومن اولين ضربه شوونيزم بيفرهنگ طالبانيزم راهمان لحظه احساس نمودم كه هيحوقت ازيادنخواهم برد
    *************************************************نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۰:۰۹محل سکونت:عرب زمين از دست پشتونهاي كثيف
    اسم:حامد
    ایمیل من براي اولين بار به اين پي بردم كه تمام پشتونهابايد خود را تميز كنند تا افغانستان دوباره ابادوشگوفان شود٠
    **************************************************نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۰:۴۲محل سکونت:ناروی
    اسم :ع . د
    ایمیل دوست عزیز نظر شما در مورد پرهیز و اجتناب از دامن زدن به مسائل قومی و قبیله ای خوب است اما کافی نیست.وقتی فاشیسم به این مسئله باور و ایمان ندارد و فقط و فقط خوی زیاده خواهی خود را با سیاست ماکیاولی گونه پیش میبرد ما اقوام عقب نگه داشته شده مجبوریم و باید خاموش نباشیم که حتی هویت معجول خویش را هم بر ما تحمیل کنند.اگر نظام که نه،ولی رژیم های فاشیستی گذشته و حال اعتقادی به ملت سازی و اعمار ساختار ملی واحد از طریق معقول و عادلانه اش داشتن و مانند سایر کشور های جهان مثلا همین ایرانیها ،اینان نیز دستمایه داشتن مسلم بود و هست که من خودم را افغانی میگفتم و شاید افتخار هم میکردم ولی حالا مسئله خیلی فرق میکند و نژاد پرستان پشتون نه تنها اندیشه هویت واحد ندارند که اگر هم دارند ان هویت واحد را در تحمیل همه چیز خود و هویت قبیله ای خود بر دیگران میبیند.در اینجاست که گره اصلی نهفته است.حتی سیما و چهرۀ من برای پشتون جنوبی نا آشنا و با دیده و بیگانه هست چه برسد به هویت فرهنگی ،تاریخی و زبانیم!باور کنید برای آنها سیما و موهای بور آمریکائی ها و بهتر از همه انگلیسها جا افتاده تر ،قابل هضم و پذیرش تر تر ما هائی است که قرنها در این سرزمین بودیم و خاک اصلی ماست.حالا چگونه خودم را افغان بنامم.آیا این خیانت و دروغ به همه چیزو مخصوصا خودم نیست.ما از نظر فرهنگی دهه ها با پشتون ها فاصله داریم. واقع بین باشید از عنعنات و رواج و آداب و رسوم گرفته تا طرز تفکر و بینش.من 2000 سال یکی از عجایب و ارزشهای تاریخ بشری را در دل کوه در عصری که بشر هیچ وسیله ای نداشت و انرا با خون دل نگاه میدارم و ظرفیت و تحمل اینرا دارم که اعتقادم را با شاهکار بشری نیامیزم ولی آنها ظرف چند روز و چند دقیقه در تمام کشور و مخصوصا این دو میراث بشری را منهدم میکنند و خود و اعراب نعره تکبیر سر میدهند و نکتائی والا و اطو کشیده هایشان در غرب دست و کف میزنند و هلهله سر میدهند و بعد به این فکرند که فردا در مطبوعات غرب این یک عمل برادران و هم ریشه ای های فاشیست خود را چگونه توجیه کنند!مگر ندیدید و نشنیدید؟ من که خود دیدم.ویا خود مذهبی غیر مذهبی تریاک را میکارند و برج و قصر میسازند و بعد تاکستان ها و زمین های دیگران را میسوزانند تا من از گرسنه گی علف بخورم،باز مگر ندیدید و شاهد نبودید؟ من که بخدا در ماهیت بین احدی و وردک و ملا عمر و راکتی فرقی ندیده و نمیبینم.فرق در طرز و نحوه کشتن و محو کردن و نابودی دیگران است.نما یشات و طالب بازی ها هم چون قضیه 120 ساله دیورند مضحکه ای بیش نیست. باور کنید پشتون جز به خود به هیچ چیزی نمی اندیشد. انها حاضرند «ژغدبلی» سازی کنند ولی حاضر نیستند حتی ذره ای کمک به ساختن فرهنگستان زبان فارسی انجام دهند! تاسف میخورم از افرادی که به تقلید از شئونیسم قبیله زبان ما را «دری» خطاب میکنند و در توجیه ان هویت سازی ملت سازی را استدلال میکنند.این خود یک تو طئه بوده و هست.دری گویش است ونه یک زبان مستقل یعنی خود فارسی هست.این کار و بر نامه خیلی اهداف و مقاصد پنهان دارد، چرا ما کمی تعقل نمیکنیم؟حالا پشتون کجای ساختار ملی را ساخته که حالا اصرار دارد ما زبان خود را دری گفته و فارسی نگو ییم؟!این یعنی جدا کردن ما از هویت تاریخی ما و تنها گذاشتن زبان ما در معرض نا بودی و بی هویتی،مانند اردو و یا پشتو و...این مانند دیگر کار هایشان جعل تاریخ است.بیگانگان همواره مزدور ترین و متحجر ترین قوم را ابزار و جاده پاکن خویش استخدام میکند.حالا که باداران خارجی شان از نزدیک حمایتشان میکنند و مهر قانونیت و مشروعیت حکومت را بر پیشانیشان زده اند، فاشیسم و شئو نیسم پشتون هار تر از همیشه شده است.حق مالکیت؟کدام حق مالکیت؟حقی که با کشتن صاحبان اصلی زمین و تاراج مال و ناموسشان و فروختن زنان و دختران بیگناه در بازار های سندو پنجاب بدست آمده؟کدام شاه و خائن دیگری جز سران پشتون که خود را شاه و بابا مینامند حق الناس را به تول و تبار خود میبخشد و سند و قواله امضا میکند؟!ننگ باد بر شما پای برهنه های کوه سلیمان که جز وحشی گری و بربریت میراثی و ارمغانی ندارید!نوکری انگلیس ،روس و سیاه سوخته های پنجابی و مزدوری و خوش خدمتی اعراب عیاش و جاهل کارو پیشئه شما بوده و هست. شما وطن را بفروشید و دیگران با خون، بهای انرا باید بپردازند!؟یک کار مثبت و افتخار فرهنگی،تاریخی،علمی ،سیاسی و یا انسان دوستانه اگر کرده اید عرضه کنید؟ما را باش!کار خیر؟!بپرسید کدام روز خون نریخته اید؟ کدام روز غارت و سفاکی و نوکری و چپاول نکرده اید؟مگر هنر و کاری جز وحشت و بربریت هم بلدند که انجام دهند؟شما حتی اسلام بیچاره را هم به سخره گرفته اید.اسلام با فاشیسم و نژاد پرستی فاصلۀ زیاد دارد.اگر بلال حبشی هم زنده شود شما و را یا شهید خواهید کرد یا در بازار سند و پنجاب خواهید فروخت...ان وقت بعضی ها با هیبت و ذوق و شوق میگویند «ما افغان هستیم» ،«فرهنگ افغان» کدام افغان؟ و کدام فرهنگ ؟ خنده دار است .ما با قزاق و ترکمن فرهنگ نزدیک داریم تا این بی هویت های به ظاهر هموطن !جدی میگویم شمااگر به یک پشتون عید یا جشن سال نو و نوروز بگویید میخندند میگویند کدام نوروز...؟شما را به خدا ننگ نیست؟ما اگر هم خیلی باشیم افغانستانی هستیم.بی سجل و سوانح های پای برهنۀ کوههای سلیمان کجا و فرهنگ و تمدن 4000 ساله آریانا و خراسان و ام البلاد بلخ و بامیان کجا!شرم آور است.مو لا نای بلخ، رودکی، ناصر خسرو قبادیانی، سناءی غزنوی،ابن سینا، نظامی گنجوی،خواجه عبدلله انصاری، فردوسی ،سعدی، حافظ،خیام نیشابوری و عطارو اقبال و بیدل دهها اندیشمند و متفکر که فخر مشرق زمین هستند کجا و «ژغدبلی »سازی داوود خان کجا؟!ننگ نیست اینها را فراموش کنیم و دین خویش را ادا نکرده در مقابل سرود قبیله و قومی پشتو ایستاده و ادای احترام کنیم یا آنرا تکرار کنیم؟!وقتی سرود و آوازی که بر خواسته از ضمیر و روح قلب آدمی نیست به آواز ددان بیشباهت نیست؟ ننگ بر بیسوادان و دلالان خیمه لویه جرگۀ که با پشتونیسم و استعمار پیر انگلیس همنوا شدند!مگر تجربه 500 سال اقتدار فارسی در هند و بر اندازی ان توسط همین انگلیسیها از یادتان رفته بود؟کدام دین تاریخی پشتونیسم بر گردن ملت های محروم دارد ،جز خاک فروشی و کشت و در آمد افیون و انتقال آن توسط انگلیسها به خارج؟چرا واقعیات اینقدر آسان کتمان میشود؟اصلا وطن فروشی عبد الرحمن جلاد و بخشیدن خاک به بادارش و حالا حرف و حدیث از دیورند چه معنایی دارد جز قربانی کردن دیگران؟ اگر پشتون ادعای دیورند و... میکند چرا با لشکر وحشت و جا هلیت عرب و سیاه و سوخته های سنت«ختنه» نشدۀ پاکستانی در شمالی و مزارو بامیان خون میریزند و جنایت میکنند؟؟چرا با هم نژادان خود اسلحه بر روی بوتو و مشرف نمیکشند؟خاک بر سر این غولهای بیابانی کنند که جز لونگی و سرمه و شکلک و سر بریدن چیزی یاد ندارند!شما بخدا قضاوت کنید اگر بجای این طالب های پشتون، ازبک یا هزاره یا هم فقط گروپی از اینها قرار داشت و درمقابل دولت جنگ میکرد،این فاشیست ها هزار بار حکم تکفیر نمیدادند؟ هزاران انسان را بخاک و خون نمیکشیدند؟شاید کسی را زنده نمیگذاشتن!ولی هزار بار چاپلوسی جلادی چون ملا عمر را میکنند و دهها پشتون نژاد پرست را پست و مقام عالی میدهند.تزویر آشکارکه چون همیشه کارو پیشۀ شان هست...... اگر احمد شاه،عبد الرحمن، ختک،متک،کرزی،وردک،اتمر ...همه و همه جمع شوند یک صفحه از کتاب خداوند گار بلخ «مثنوی معنوی» یا پیر طوس«شاهنامه» را بتوانند بنویسند بنده خودم را افغانستانی خواهم گفت و سرود قومی شان را خواهم خواند...کار آسانی که در قدم اول میتوان انجام داد، بایکوت و تحریم این سرود قومی پشتون است!اجباری در خواندنش نیست،میتوان در مراسم خاص و محافل وقتی خوانده میشود نه از جا بلند بر خواست و نه تکرارش کرد. این که مسالمت امیز ترین راه و حق هر بشری هست .این آسان ترین راه برای نشان دادن نظر خود است. ملت های اکثریت ولی محروم و سرکوب شده،تاجیک،هزاره و ازبک بیدار باشید!نگذارید برای مسئله مزخرفی چون دیورند بیش از این قربانی شویم! بگذارید رکتر بگویم،رای بجدائی قندهار و مشرقی از افغانستان بدهیم ،مشرف میداند و ملا عمر و کرزی،مشکل خا نواده گی خودشان هست!بگذارید شریعت خون و چپاول و غارت را بین خویش اجرا کنند.بنظر من زیاده خواهی پشتون را باید چون خودش پاسخ داد لا اقل این تجربۀ تاریخی پشتون هاست.هر قدر سر خم کنیم و دم نزنیم بیشتر خود را مالک همه چیز و همهکس قلمداد میکنند. شما باور کنید در همین غرب روشنفکر که نه ولی همین تحصیل کرده های اینها در تعصب کور و خشک از سر برهای جنوبی شان چیزی کم ندارند
    *************************************************
    نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۷:۰۷محل سکونت:مزار شريف
    اسم :ابراهيم
    ایمیل اين تنها نظري من نيست بلكه نظري همه كسانياست كه من با آن ها ملاقات كردم تا زمانيكه بقيه اقوام در افغانستان به زور جنگ حق خود را از اين پشتون ها نگيرند هيچ وقت اين ها براي باقي اقوام حق قائيل نخواهند بود
    .*************************************************
    نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۰۹محل سکونت :كابل
    اسم :تميم
    ایمیل برادر عزيزم از دنمارك ! اگر خودت فرق اسم وصفت را در زبان شيريني دري كرده نميتواني در اين هم بشتون ملامت است؟ وبرادرم در ناروي من به فرد فرد كه در افغانستان زنده گي ميكند احترام دارم به كلتور رسم عننه ولو كه هر كي باشد!!وبراي شما حوابي حز خاموشي ندارم
    !*************************************************
    نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۰۴محل سکونت :آلمان
    اسم :عارف
    ایمیل محترم ع.د از ناروي! من مانند برادر م تميم حان صرف ميتوانم خاموشي و سكوت در برابر شما اختيار كرده و تصليت خاطر به شخص خود نموده ابراز كنم كه در باغ گلهاي رنگارنگ ميرويند!ويگان يگان خار! ولي بخاطر يك خار ترك گلستان نميتوان كرد! ومشوره براي (شخص شما؟)ميدهم كوشش كنيد كه از دشنام زدن و احساساتي شدن در نوشته هايتان خودداري كنيد زيرا اين نكته ديگران را متوحه كمي وكاستي خودت ميسازد
    !***************************************************
    نظراتيكشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۵:۴۳محل سکونت :
    اسم :جوزجانی
    ایمیل سلام به همه!بعدا خطاب به ابراهیم نام از مزار.اکر یک چند هوشیار های مسل خودت پیدا شد، انشاالله این جنک هم خاد شدوع شد. مکر بکو که تو هم درجنک شرکت خاد کردی یا میکریزی و ما را در میدان تباهی تنها ایلا خاد کردی؟؟؟؟؟؟
    **************************************************
    نظراتدوشنبه ۲۵ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۱:۴۵محل سکونت :خانه اي مشترك ما
    اسم :گدايي برادري
    ایمیل آريانا ذادگاه من-خراسان سرحمشه اي خون من-افغانستان وطن من- و تمام ملت افغانستان برادر من!برادر مرا نكش قتل عام نكن ما همه ذاده اي يك خاك هستيم امروز اينگليس حرمن فرانسوي با هم يكي شده و ما؟؟؟؟؟؟؟؟
    **************************************************
    نظراتدوشنبه ۲۵ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۲:۴۲محل سکونت :استرآليا
    اسم :ناتوان
    ایمیل واي واي واي وطنم! تو بي اولاد هستي اينها همه اولاد تو نيست! اينها همه تاحر شدند ....... اي واي واي واي
    ***************************************************
    نظراتدوشنبه ۲۵ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۳:۲۹محل سکونت :ناروی
    اسم :ع . د
    ایمیل هموطن عزیز تمیم و عارف تشکر از جواب یا بیجوابی شما!ولی من موافق این نیستم که به کسی و قومی ناسزا گفته باشم یا فحاشی کرده باشم.آنچه من در جواب دوست دیگری نوشته ام جز واقعیت های درد ناک و حقایق تلخی بیش نیستند بلکه عمق فاجعه در همه ابعاد خیلی وسیع تر از آن است.اگر شما پای برهنگی را توهین میدانید بس سفری به جنوبی کنید یا هر منطقه پشتون در جنوبی مخصوصا کوچی ها.در ثانی شما با یک «ی» افغانستانی،یا فقط با طرح یک طرح چون فئودالیسم و یا فقط و فقط با بیان ١% ظلم و ستمی که بر اقوام دیگر رفته چنین داد و غوغاجنجال راه می اندازید،چگونه به ما که بیش از ٢٣٠ سال است با کنده زانو و شلاق غصاوت و غصبیت شما زیر پا ها لکد کوب شده و میشویم حق حتی بیان آنچه بر ما رفته را نمیدهید و چون همیشه این کار توهین و مزدوری ایران بحساب می آید.باید تاسف خورد و حرفی نداشت.اگر تاریخ ستم ملی را بنویسیم بخدا دهها جلد خواهد شد.از کجا و چگونه باید گفت تا شماها کمی تامل کنید.گدازندی و درد سوختن را زمینی میداند که آتش را دیده برادر.دیروز خان هزاره از یک کوچی پای پرهنه لت میخورد و گندمش را میچراندند ،خدا لعنت کند کسی را که دروغ بگوید ،من خودم در کودکی بارها شاهد بودم و امروز همان امر بعد از سالها تکرار میشود.پس ما به کدام سو میرویم؟30 سال پیش ان جنایت ها را با چشم خویش دیدم، وقتی یک عسکر معمولی پشتون در حالی که کمر بند در دست داشت وبه نزدیک قریه ای یا روستائی در بامیان میشد ،از بس ظلم، مشقت و خراج و زورگوئی حاکم بود نفسها در سینه حبس میشد و همه در گوشه ای میخزیدند !اینهاست کارنامه های درخشان «بابای ملت» حالا اگر من ننگ بگویم به مزاق شما سر کار ها بر میخورد!چند سال پیش هم با همین چشمانم دیدم که چگونه انسان را فقط و فقط بخاطر سیما و قواره شان دم دروازه حولی هایشان ضربه میکردند و یا در قرن 21 ادم ها را بدتر از فاشیست های نازی بر اساس طرز نماز خواندن و «کلمه» و احکام پرسیدن شناسائی ،جدا و بعد مقابل زن و اطفالش در کوچه ها سوراخ سوراخ میکردند و بعد خود قهقهه میزدند و میخندیدند؟؟»بای ذنب قتلت»؟شما اگر ندیدید شاید کر نبودید که بشنوید،ولی من دیدم و شاهد بودم به عینه! روز ها مردگان ما در کوچه و دم در حولی ها ماند و کندید و کسی جز زنان نبودند که وسط حولیها مرده ها را دفن کنند. من در بندی خانه شاهد قطعه قطعه شدن افرادی بودم که 12 سال تا 95 سال سن داشتن و بقول شما جز جالی گری کاری نداشتن ولی ....افسوس...حیوان گوشت هم نوعش را نمیدرد ولی من دیدم که ملا عبد الرحمن آخوند از فراه چگونه از صورت یک هموطن ازبکم در زندان دندان میگفت و گوشت های صورتش را پی هم بعد از کمی مکث در دهانش تف میکرد!وحشت ناک است؟مگر نه؟ولی من بدتر از اینها را دیدم که نمیتوانم بنویسم.میدانی کی پا پای پشتون ها در بندی خانه روبری ما سر میبرید؟ پنجابی و عرب!!به شما هم وطن میگویند؟اگر همۀ پشتون ها نژاد پرست نیستند پس کی بود که فوج فوج بعد از نعره های ملا نیازی در مزار و شبرغان و فاریاب بر سر منبر نعرۀ تکبیر سر میدادند و خانه به خانه اقلیت هزاره و ازبک را به پنجابی ها و طالبان نشان میدادند ...آیا عقل حکم میکند که مشت بر سر ما بزنند و آنوقت ما یک اخ هم گفته نتوانیم؟در قاموس پشتون آخ گفتن هم نوکری برای آخوند های ایرانی تلقی میشود!؟
    !**************************************************
    نظراتسه شنبه ۲۶ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۲:۴۹محل سکونت :عربستان سعودي
    اسم :سيد ذبيح الله سمنگاني
    ایمیل كلمه افغان درهويت كاملا غلط است چرايكديگررا قبول نكنيم وبه يكديگر احترام قائل نشويم تابكي اينقدر تعصب تاچه اندازه چل نيرنگ وفريب تاكه آدمهايي كثيف و متعصب جاهل ازبين نروند دايم وطن عزيزمادرمشكلات خواهد بود وبرمانيزلازم است كه ديگرفريب نخوريم ونمانيم كه به مثل اينگلسهاهركس تفرقه اندازد وحكومت كند
    *****************************************************
    نظراتسه شنبه ۲۶ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۸:۲۸محل سکونت :
    اسم :
    ایمیل يك مسله مهم مورد دقت است . كه شما آقايان كه از طريق روزنامه ها - مجلات - تلويزيون ها - و سايت هاي انترنتي سالهاست كه چيغ زده گوش فلك را كر ساخته ايد - از اين ماجراجويي هاي كه هيچ نتيجه مثبت به جز از كاشتن تخم كدورت و عداوت ميان ساكنين اين مرز و بوم به ارمغان نه خواهد داشت چيزي بدست آورده اين ؟ كه ني به ياد داشته باشيد كه افغان ها همانگونه كه افغان ملتي ها و طالب ها را به عنوان خاينين ملي ميپندارند - شما ستمي ها و شوراي نظاري هاكه عملادر جاوسوسي به ايران و روسيه كار و پيكار خستگي ناپذير را آغاز كرده ايد - از آن قماش ها مجزا نخواهيد بود. براي مردم افغانستان نادر غدار - ملا عمر -احمدشاه مسعودو ... همه و همه يك سان اند
    تشكر
    بهروزفراه افغانستان
    ***************************************************
    نظراتسه شنبه ۲۶ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۵:۲۸محل سکونت :افغانستان
    اسم :بابور
    ایمیل رادر بدون اسم و محل سكونت سلام.شما خوب فرموديد كه طالبان و افغان ملت ويا به گفته نويسنده توانای كشور ، محترم داكتر ضاحب همت فاريابی » افغان نازی « واقعآ دشمنان وحدت ملی در افغانستان هستند . ولی شايد شما به خوبی آگاهی داشته باشيد كه در افغانستان كدام حزبی بنام ستم ملی وجود ندارد ولی اين نام ساخته و پرداخته شوونيزم دهه های ماقبل حادثه هفتم ثور است كه اين مهر به پيشانی سازمان سياسی » محفل انتظار « برهبری علم بردار ضد ستم قومی و زبانی شهيد طاهر بدخشی كوبيده شد . و هدف شورای نظار نيز با تمام كمی ها ، كاستی ها و اشتباهاتش عبارت از مبارزه برعليه زورگويی شوونيزم قبيله بود .برادر ! مسئله بحث اينست كه ديگر اقوام ساكن كشور بعدازين نميخواهد هويت يك قوم ديگر را بپذيرد . مگر بحث را به ناحق به بی راهه نكشيد . در تاريخ و همچنان برای امروز واضح است كه نوكر دولت های خارج كی ها اند !!! شما بايد نظر تانرا در باره موضوع مشخص بطور مشخص ارايه كنيد ، بهتر خواهد بود .
    والسلام
    بابور
    **************************************************نظراتچهارشنبه ۲۷ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۳:۵۴محل سکونت :ناروی
    اسم :ع . د
    ایمیل میخواستم یک مثال خیلی ساده در مورد زیاده خواهی و تعصب کور «نژاد پرتر» و فاشیسم قبیله و عدم تحمل پذیری و احترام به سایر اقوام داشته باشم.شما ببینید و اگر دقت کرده باشید در نامگذاری اماکن ولسوالی ها و تخلص آنهم سران دولتی اینها حق دارند ،چهار راه پشتونستان بگویند، ده اوغانان، و حتی در هرات و دیگر ولایات شمال که اصلا مناطق بومی سایرین بوده اینهادهها پشتون کوت و پشتون وال را به زور حکومتهای نا مشروع بر سایر جاها گذاشته اند... زمام دارانشان هم از پشتون زی گرفته تا پختو وال تخلص میکنند و...اما نکته مهم اینجاست که اگر دیگر اقوام اسامی قوم خویش، زبان خویش یا حتی اسامی سنتی و تاریخی مکانی که در زیست میکنند انتخاب کنند،عالم و ادم را زیرو رو میکنند که جواسیس ایران و روس و ترک آمدند!؟پشتون عزیز جای دیگران را اشغال میتوانی ولی از هزارستان گفتن چنان میلرزید که چون «جن از بسم الله میهراسد»!من تا از خوردی بیاد دارم پدران ما به شمال میگفتند«تیر بند ترکستان».حال اگر کسی یک ولسوالی را ترکستان یا تاجیکان نامگذاری کند،کمک از پنجابی و عرب که سهل است شما از یهود هم کمک خواهید خواست!البته حق هم دارید تحمل پذیری یکی از اصول مدنیت و از خصائص جوامع با فرهنگ غنی و کهن هست و قرنها باید نهادینه شود.وقتی هنوز در قرن 21 مکاتب را اتش میزنند و داکتر و اینجینیر را میکشند ،توقع بیشتر از این هم نمیرود! یا اینکه پشتونستان را از پاکستان دعوا و مطالبه میکنند و بعد خون های بقول خودشان«تول د افغانان» را در مزارو فاریاب و تخار و بامیان میریزند و زمین و خانه و کتابخانه و تاکستان و میراث کشور را خراب و به آتش میکشند؟؟ عجب عقل و منطقی!وقتی در هر قسمتی و منطقی کم آوردند نا مرتجعین ایرانی را وسط میکشند زیرا از نظر اینان اگر قیمت تریاک هم یک روز کم و زیاد شد پای ایرانیها در میان است!یکی نیست بپرسد اگر روزی شما یک عسکر و سرباز ایرانی اسیر میکردید چه میشد!؟ دیگر شاید همان تیشه و کارد و خنجر تان طوری دسته میشد که شاید زنده جان هم در شمال و مرکز باقی نمیگذاشتید !در حالی که فوج فوج پاکستانی و عرب یا اسیر شدند یاانتهار میکنند و یا میجنگند.آیا از خود پرسیده اید که بهای پولهایی که اعراب به شما داده اند چه قدر است؟تا کی باید قسط و تاوان انرا بدهید؟ من که اصلا ندانستم که شما بدنبال چی هستید؟ دل خوش کرده اید که هزاران پاکستانی با شماست و مشرف گاه و بیگاه پشتون ،پشتون میگوید و بعد شما همۀ هستی و پیشرفت و تمدن و اعتماد خدشه دار شده دیگران را با خاک و خون برابر میکنید.آیا مملکت باید قانون و مرز وسرحدی داشته باشد یا نه؟مشرف سیم خار دار و مین را برای امنیت مرز کشورش میکشد ،شما چرا تب میکنید ؟اگر راست میگوئید و ادعای خاک دارید بجای اینکه نوکری مشرف را کرده و ملیت های محروم را بکشید،بیائید صادقانه و هموطنان به کاستی ها مظالم قبلی در حرف و عمل خط بطلان بکشید و اعتراف کنید که در حق دیگران کوتاهی عظیم شده و صدد جبرانباشید. بعد از بقیۀ اقوام جهت رهائیتان یا هم نژادان خود در صورتی که خود«انها مایل» باشند ،تقاضای مدد و یاری کنید و یقینا کسی شما را تنها نخواهد گذاشت!اما صد افسوس که شعور سیاسی و تاریخی سران و سیاسیون پشتون خیلی کال و نارسیده هست و انها همه چیز را در انکار،سرکوب،تهدید،تکفیر و به حاشیه انداختن دیگران و نابودی دیگران میبینند!با چنین نگرش «ماکیاولی» برای حفظ قدرت و خواسته خود ممکن است به هدف خود نائل آیند ولی بقا و دوام ان یقینن گذرا و نا پایدار هست و این چرخۀ نحص تکرار و تکرار خواهد شد،متا سفانه! با در این گیرو دار همه مردم افغانستان بازنده هستند و دشمنان و بیگانه گان شاد!!اگر برای وحدت ظاهری هم شده سکوت کنیم زیر سم اسبانشان لگد مال میشویم و انان جریر تر و طلب گار تر`
    ************************************************نظراتچهارشنبه ۲۷ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۹:۲۹محل سکونت : فرانکفورت
    اسم :ضيآ
    ایمیل محترمه فریبا جان افغاني نامي است که در اکثر دايره المعارف هاي مشهور جهان به باشندگان افغانستان اطلاق مي شود و بنابراين هر فرد ساکن افغانستان يک افغان ناميده مي شود.در فرهنگ عامه افغانستاني به هر فر د از قوم افغان غالبا پشتون گفته مي شود که اين مسئله در مقاله دکتور صاحب نيز به عينه مشهود است.در فرايند ملت سازي همگوني نام هر فرد تبعه يک کشور از مولفه هاي اصلي است که هر تبعه افغانستان خود را يک افغان بداند.فرهنگ سازي در اين زمينه در آينده نزديک منجر به اين خواهد شد که کلمه افغان بصورت کلي و جزئي به همه باشندگان افغانستان اطلاق گردد.نگراني نويسنده درمورد ترکيب جمعيتي نژادهاي مختلف به راحتي با کارهاي آماري و کارشناسي بر روي مقوله هاي انتخابات، جغرافيا ، بوم شناسي و جامعه شناسي به راحتي و با تقريبي خوب قابل ارزيابي است.از نشانه هاي يک جامعه متمدن پرهيز از تعصبات است و اطلاق نام واحد به اتباع يک کشور يکي از راههاي برون رفت از تعصب و تبعيض نژادي است. کما اينکه قيد نمودن نژاد هر تبعه افغانستان مشکلات ديگري را درپي خواهد داشت که نويسنده محترم توجه کافي به آن نداشته اند.اين واقعيت که
    **************************************************
    نظراتچهارشنبه ۲۷ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۵۰محل سکونت :مسكو
    اسم :محمد
    ایمیل دوست گرامی ع. د. از ناروی !مطلب بسيار عالی نوشتيد ، واقعآ مانند مليونها انسان ستم كشيده سرزمين راد مردان ، گوشه يی از درد های دل خود را بيان كرديد .خداوند برای برادران پشتون انصاف بدهد ، آنها كه خود به تمدن بشری علاقه ندارند و ديگران را نيز در طول قرن ها ممانعت زورگويانه كرده اند . و برای ايشان مهمتر از همه زورگويی و افتخار پوچ و بی معنی به » غيرت !! « نامنهاد مذخرف افغانی كه تبديل زن را به قاطر روآ ميدارد ، ميباشد . ويا اگر به عباره ديگر گفته شود : در طول تقريبآ سه صد سال كاروان پيشرفت به پشت الاغ بسته شسه است .فراموش نبايد كرد كه غيرت عبارت از عدالت است ، احترام به مقام انستان است ، احترام به مقام زن است ، انسانی زيستن غيرت است ، ترحم به ذات خود غيرت است ، احترام به حقوق ديگران غيرت است و بالآخره همزيستی انسانی با حقوق مساوی ، برادری و برابری غيرت است .نابود كردن بت باميان غيرت نيست ، حكم تكفير هزاره غيرت نيست ، كشتار دسته جمعی هزاره غيرت نيست ، خدمت به بيگانگان غيرت نيست ، سر بريدن انسان غيرت نيست .ای برادران و هموطنان پشتون ! حال كمی به خود بيآئيد ، زمانهء ديگريست . اگر خواسته باشيد كه زبان ، فرهنگ ، قوم و بالآخره حقوق شما ازطرف ديگران احترام گردد ، بايد اين كار متقابلآ صورت بگيرد .در غير آن خونريزی راه حل نيست .
    *************************************************
    نظراتچهارشنبه ۲۷ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۵۷محل سکونت :
    اسم :ضیاء
    ایمیل صد افسوس به حال متعصبين, دنيا به كجا رسيد وما نغمه هاي فرسوده وويران كننده وتباه كننده را مي سرايم، تا حال من هيج مضمون ويا سخني را درين مورد نخوانده ام كه بشتون به اين افتخار نموده باشد كه افغانستان بنام بشتون مسمى شده فكر ميكنم كه باوجود اكثريت بشتون ها كلمه افغان هيج امتياز براي بشتون ها نيست از اين امتياز همه ما وشما مستفيد هستيم وقتي افغان ميكوييم خارجي ها نميدانند كه افغان كلمه بشتو است بلكه دلالت نام يك كشور مينمايد كه آن افغانستان است.خداوند قلبهاي ما را از هر تعصب باك نموده وتوفيق اتفاق بدهد.
    ****************************************************
    نظراتچهارشنبه ۲۷ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۴:۲۹محل سکونت :آلمان
    اسم :داكتر فريبا
    ایمیل هموطن محترم ضيآ !تعصب احساس كور و شيطانی است ع خداوند دشمن سر تانرا متعصب نسازد . بياييد از خر جهالت پايان شويم و در بنای عقل ، منطق و تحمل همديگر صحبت بكنيم .شما فرموديد كه باوجود اكثريت پشتونها ، از كلمه افغان كدام امتياز نگرفتند و همگان ازين امتياز مستفيد شدند !!! و وقتی افغان ميگوييم خارجی ها نميدانند كه افغان كلمه پشتون است !!!اولآ بايد گفت كه اكثريت گفتن برادران پشتون قابل مكث است ، شايد هم مدعيان اكثريت پشتون ، نفوس آنطرف ديورند را هم در جمله حساب نمايند .ثانيآ اطلاق كلمه افغان در سرزمين مشترك اقوام ساكن افغانستان كدام امتيازی نيست كه از آن ديگران مستفيد شده باشد ، بلكه يك آله فشار و برتری جويی نسبت به اقوام ديگر افغانستان درطول تاريخ ميباشد .ثالثآ - چون قدرت سياسی در انحصار پشتونها بوده ، با استفاده كلمه افغان معادل پشتون ، چنين ذهنيت در خارج از افغانستان ايجاد كرده بودند كه خارجی ها چنين فكر ميكردند كه در افغانستان گويا تنها پشتونها زندگی ميكنند ، تا زمانيكه جنگهای تنظيمی در بنای تعلقيت های اتنيكی و قومی مشتعل گرديد و جهان خارج آگاه گرديد كه در افغانستان بغير از پشتونها ، جمعيت كثيری اوزبيك ها ، تاجيك ها ، هزاره ها ، تركمنها وغيره اقوام زندگی دارند .از جانب ديگر برای اقوام غير پشتون بطور كل اهميت ندارد كه كه خارجی ها ازين نام چه تصور دارند . با برای خارجی ها زندگی نميكنيم بلكه ميخواهيم در جامعه افغانستان همه برابر و برادر زندگی كنند .هموطن محترم ضيآ !من كه يك تبعه افغانستان ميباشم ولی متعلق به اتنيك تورك » ترك « هستم وقتيكه ميبينم همتبار های من چون تورك ها ، اوزبيك ها ، توركمن ها ، قزاق ها ، قرغز ها ، آذربايجانی ها ، تاتار ها ، باشقر ها وغيره اقوام مربوط اتنيك من ، به كدام سطح اقتصادی و فرهنگی رسيده اند ، اما بالای من كلمه افغان را تحميل نموده و به مناسبات قرون وسطی يی مرا و مردم ام را ميكشاند ، برايم غيرقابل تحمل و دردآور است .اگر ملتی ويا قومی كه كلتور ، فرهنگ ، اقتصاد و تمدن آن بالاتر از اتنيك من ميبود و بعدآ تحت نام قوم خود مرا و مردم ام را به به كاروان پيشرفت و ترقی سوق ميداد ، باكی نداشت .در نظر قبلی خواندم كه نوشته شده بود » كاروان به پشت الاغ بسته شده است « .واقعآ درست است
    داكتر فريبا
    **************************************************
    نظراتپنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۴:۳۴محل سکونت :آلمان
    اسم :داكتر فريبا
    ایمیل ميگويند كه « ..... عيسی گر به مكه رود ***** چون بيآيد هنوز ..... باشدچون كفر از كعبه برخيزد *****كجا ماند مسلمانی
    شما به صفت فهميده ها و روشنفكران قوم پشتون كه واقعيت را نميپذيريد و صرف بخاطر خودمنشی تان پشتونوالی را محور تمام فعاليت های سياسی خود قرار داده ايد كه برای امروز طالب ، كمونست ، دموكرات و افغان ملت همه يكی هستید و هدف همگی شما همانا زيرپای كردن حقوق ديگران است .آيا وجدانآ گفته ميتوانيد كه در سی و چهار ولايت افغانستان يك والی ويا يك قومندان امنيه از مردم تركتبار وجود دارد !!! چرا به صفت يك روشنفكر صدای خود را بلند نميكنيد !!!خونيكه ازطرف نماينده شوونيزم در شبرغان ريخته شد ، كدام روشنفكر پشتون تبار صدای خود را بلند نمود و گفت كه مردم اوزبيك هم همطن ما است و بايد دست قاتل از دامن آنها كوتاه شود !!!بازهم بدون خجالت با قيافه روشنفكرانه از رئيس جمهور پيشين فدرال آلمان نقل قول مينمايد .
    اصلآ اين نوشته خود را در جمله ديگر نظريات تان در سايت آريانا نت ارسال مينموديد كه ديگران نيز ازين قضاوت تان آگاه ميشدند ، همانقسميكه من اين نوشته را نه تنها در ايميل شما بلكه با ضم محتوای ايميل شما در سايت آريانانت ارسال مينمايم كه ديگران هم بخوانند .
    داكتر فريب
    انظر احمد احمدی كه در ايميل بنده ارسال شده است :ء(( ميگويند كه سياست كركتر انسان را خراب ميكند . اين درست نيست ، كركتر های خراب سياست را خراب ميكند - يوهانيس راو رئيس جمهور پيشين فدرالی آلمان
    **************************************************
    نظراتپنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۹:۲۵محل سکونت :كابل
    اسم :احمد
    ایمیل اقوام غير بشتون از ياد نبرند كه آنها از جاهاي ديگر به اين وان گونه به افغانستان آمده اند و بشتون ها با وجود اين همه و اكثريت بودن شان آنها را قبول نموده اند. وقتي كلمه افغانستان را قبول داريد بس كلمه افغان چرا مورد سوال قرار ميگيرد.در اين شك نيست كه مشكلات زيادي قومي در افغانستان وجود دارد و در گذشته ها نير وجود داشت. كي ها ظلم نكرد؟ آيا بر سر بشتون ها ميخ ها كوبيده نشد؟ فكر مي كنم كه تنها بشتون ها را مسوول همه بدبختي ها قرار دادن جز نشان دهنده تعصب احمقانه چيري ديگري نيست. و اين تعصب جز بدبختي و تباهي چيري ديگري در بر نخواهد داشت. اسلام مظهر وحدت ملي افغانستان و تمام افغان ها مي باشد. بس بيايد روي مسايل صحبت كنيم كه ميان همه ما مشترك است نه با لاي چيزهاي كه كينه تعصب و بلاخره تباهي و بدبختي را به بار مي اورد.در اخر خواب تجزيه افغانستان را تمامي تجزيه طلبان به گور خواهند برد و يا به اروبا و امريكاو يا به ملك بادار شان! افغان ها تمام شر انداز ها چه به نام ستم ملي؟ چه به نام افغان؟ملت را مي شناسند و هرگز انها را تعقيب نخواهند كرد زيرا انها به راه كه مي روند به تركستان ...
    **************************************************
    نظراتپنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۹:۵۰محل سکونت :هامبورگ
    اسم :ديبا
    ایمیل +داكتر صاحب اگر واقعا يك داكتر ما به اين اندازه زير بار گران تعصب رفته باشد بس با ما است كه اولاد خود را بيسواد تربيه كنيم!شما تنها مقايسه كنيد از شروع تا به نوشته خود كه كي حه مينويسد وكي در واقيعت به اين ويروس بي درمان فاشيزم وخود خواهي مبتلا است!
    ***********************************************
    نظراتپنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۹:۵۷محل سکونت :خيرخانه
    اسم :خيرالدين
    ایمیل برادر عزيز بابور را غلط نوشتيد! اصلا بايد بابر نوشته شود! اول بخوان باز امضا كن شير آغا!بااحترام..
    ************************************************
    نظراتپنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۲:۳۳محل سکونت :افغانستان
    اسم :بابور
    ایمیل آقای خيرالدين از خيرخانه !تشكر ازينكه باعث شديد تا من درمورد كلمه بابور » بابر « كمی روشنی بياندازم :بابور » بابر « يك كلمه مُغلی است كه تلفظ اصلی آن درين زبان » بوبِر « به كسر» ب « ميباشد كه نام يك حيوان ميانه اندام ولی خيلی مقاوم و دلاور است كه شكار آن معمولآ مختص به مار های زهردار و خطرناك ميباشد و اين يگانه حيوان دلاور است كه حتی از روبرويی با شير و پلنگ نمی حراسد . حضرت ظهيرالدين محمد بابور نيز با همين تلفظ » بوبر « مسمآ گرديد .كلمه » بوبر « بنابر كثرت استعمال و سهولت تلفظ كه يكی از خواص رشد هر زبان را تشكيل ميدهد به مرور زمان به بابور ويا بابر تبديل گرديد .حالا اگر به كلمات وارده به زبان فارسی كه دارای حرف » و « هستند متوجه شويم ، ما در برابر دو نوع برخورد قرار ميگيريم كه آيا ضمه ويا پيچ » ُ « عربی را بكار ببريم ويا حرف معمول واو » و « را استعمال نماييم ؟!! عينيت مسئله ايجاب ميكند كه اگر اصل كلمه وارده با حرف } O { لاتين باشد بايد ضمه ويا پيچ استعمال گردد و اگر كلمه وارده با حرف } U {لاتين باشد بايد حرف واو » و « استعمال گردد .چون كلمه بابور » بابر « با حروف لاتين } BABUR {نوشته شده است نه } BABOR { بنآ لازم است كه كلمه » بابر « ، » بابور « تحرير گرديده و از اشتباهات ادبی جلوگيری شود .درمورد نوشتن كلمه تورك » ترك « نيز چنين خطا روی وجود دارد كه لاتين آن } TURK { ونه ] TORK {.آيا گفته ميتوانيم كه فرق در بين كلمه » ترك « و » ترك « چه است ؟!!! درحاليكه معنی يكی نام قوم تورك است و معنی ديگر آن ترك كردن است ، ابآ ورزيدن است مثلآ من وطن خود را ترك كردم .بالآخره درحاليكه ما حرف واو » و « به جا افتاده داريم كه نوشتن كلمات را باهم تفريق كند ، ضرور نيست كه علامه ضمه ويا پيچ » ُ « پوشيده عربی را بكار ببريم .آقای خيرخواه از خيرخانه ! خداوند برايتان خير بيشتر اعطآ كند تا مملكت تان نيز نام خيرانديش را داشته باشد ، » اول بينی خود را ببينيد و بعدآ پشت پشك بدويد « .
    **********************************************
    نظراتجمعه ۲۹ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۹:۳۶محل سکونت :افغانستان
    اسم :بابور
    ایمیل برادر خيرالدين از خيرخانه !من كه بابور مينويسم ، از خود دلايلی به خدمت شما ارايه كردم ولی شما كه بابر مينويسيد ، هيچگونه دليل ارايه نكرده صرف با استعمال الفاظ سطح دانش و آگاهی خود مانند كلمه ركيك « كله شخی » بسنده شديد .انسان ، فيلسوف زاده نميشود ولی انسان هميشه در تجسس و تكميل است . اگر شما در چند جای كه با كلمه « بابر » برخورديد ، دليل بر آن نيست كه اين اشتباه ادبی يا تحريف آگاهانه واژه برای هميش حق زيست را دارد و هيچگاه با درنظرداشت مآخذ كلمه به اصل آن برگردانيده نشود .
    بابور
    ****************************************************
    نظراتجمعه ۲۹ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۵:۱۰محل سکونت :خيرخانه
    اسم :خيرالدين
    ایمیل محترم بابور! بابور را اشتباه نوشتيد! اصلا بايد بابر نوشته شود! از همين كله شخي ما وطن به اين هال رسيده كه اگر كسي به ما واقيعت را هم ميگويد ولي ما از اينكه كم نيايم از همان اشتباه خوي دفاع كرده وحقيقت را ناديده ميگيريم ولو كه هيحكس فيلسوف بدنيا نيامده و هيح انساني عاري از اشتباه نيست بحز از خداوند بي نياز!
    ***************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۰:۰۸محل سکونت :خيرخانه
    اسم :خيرالدين
    ایمیل برادر بابور!من عاميانه نوشتم حون بحس ما تا هنوز در باره اي املا وانشا است! انسان از نظر بيولوزيكي تا سن ٢٤ تكميل ميشود ! واز نظر علمي هيحگاه تكميل نميشود! ولي هدف شما حتما تكامل است؟
    *************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۱:۱۷محل سکونت :ناروی
    اسم : ع . د
    ایمیل خدمت دوستان و هموطنان عزیزی که بیان درد ها،مشکلات ، گرفتاری و بحرانی را که در کشور مان شاهد هستیم را دلیل بر تعصب و اشاعه تفرقه میدانند باید یک نکته را خاطر نشان کنم که اگر ما با هم حرف نزینیم و مشکلاتمان را رودر رو و اشکار بیان نکنیم اولا معضلات و بی اعتمادی ها هر روز ریشه های عمیق تری پیدا میکند .اگر کسی ادعا دارد که ما ملیت ها مشکلی نداریم و نداشته ایم و افغانستان گل و گل زار بوده و دارای ملت واحد و یکپارچه هستیم این خود جلو آفتاب گرفتن با دو انگشت است و دروغ و خود فریبی. اگر اقرار میکنیم که کوتاهی شده،ظلم و تجاوز شده، با هم خیلی فاصله روحی و فکری داریم پس با سر پوش گذاری و مخفی کاری هیچ کاری ساخته نمیشود و مشکل سر جا خود باقیست.فراموش نکنیم که ما حتی بر سر یک زبان واحد مشکل داریم چه برسد به اینکه اقرار کنیم که ستم ملی به اشکال وسیع و سیستماتیک ان وجود و تن اقوام مظلوم و محروم را خورد و خمیر کرده است.تنها از مجرای گفتگو و بازگوئی افکار،درد دلها و شنیدن حال هم هست که میتوان راهی برای برون رفت یافت،نه با انکار حقایق!با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود برادر!مشکل اگر نشود چون سرطان تن رنجور و بیمار جامعه ما را از پای در میاورد.چگونه من میتوانم منکر این شوم که تار و تبار یک قوم چپاول شود و کسانی دیگری از تبار قبیله حتی از نظام خدمت عسکری و مالیه معاف باشند؟ کدام وجدان بیداری اجازه میدهد که هزاره همیشه نفر خدمت صاحب منصبان باشد و ازبک محروم که روی میلیون ها لیتر نفت و گاز زندگی میکند نداند که استفاده از گاز یعنی چه، در حالی که با خط لوله گاز را از پایش به بادارانشان یعنی روسها باج میداند؟ این است کار نامه ها حکومت پشتون از خاقی اش گرفته تا اخوانی و طالبش! چند روز قبل رئیسی از روسای با صلاحیت پشتون در وزارت داخله مصاحبه داشت که طبق آمار و تعداد نما یندگان کوچی ها در پارلمان و هم تخمین سازمان ملل و انتخابات اخیر که تعداد نماینده های انها براورد شده، پس تعداد کو چی ها 10% جمعیت کشور یعنی 2_3 میلیون نفر است!؟! جل الخالق! از روباه پرسیدن که شاهدت کیست ،گفت دمم! اینها در طول تاریخ از این نوع آمار ها که عطفی بر قبلی اش بوده داده اند! یکی نیست بپرسد حالا که کرزی 10 را سهمیه فراشوتی داد و خودتان همین جور کشکی تعداد نفوس هر ولایت را انزمان که خیلی هم برای پشتون ها میچربید ارائه کردید ، از معلوم که ان رقم درست هست که حالا به ان آدرس میدهید و منبع شما شده!؟ در ضمن کسانی که پشتون ها را اکثریت میگویند به کدام دلیل؟ طبق آمار و احصائیه کی و کجا؟ اگر روباه وار اعداد موروثی خود تان را شاهدی میدهید یا لیست سالانه سازمان سیا را باید گفت که طبق نام تحمیلی افغانستان اصلا قومی جز پشتون وجود ندارد. در جواب دوستی که نوشته بود ازبک از جای دیگری هست باید عرض کنم که زمانی که ترکان در این خطه می زیستن و فرمان روائی داشتن ،تصور میکنم قومی بنام پشتون شاید اصلا شکل نگرفته بود.از ما ورا لنهر و قسطنطنیه یا همان استانبول گرفته تا مرز چین و همه آسیای میانه و دریای سندو... نمونه خیلی کوچکش هم همین غزنی یا غزنین هست که امروز والیش پشتون و طالبش مکتب بسوزان و سر بری میکند و به ریش همۀ شاعران ادیبان و دانشمندانی که در دربار سلطان محمود بود میخندند ! تیموریان و گور کا نیان و خیلی از سلسله ها ی تاریخی در قلمرو آریانا و خراسان پهناور ترک و ترک تبار بوده اند و این نیز واقعیت انکار ناپذیر هست که باید قبول کرد. حالا احمد شاه کو قلمرو اش کو ؟ تازه عزیز جان برادر در همان زمان احمد شاه پشتون بالا تر از قندهار نمیزیست و پشتون فقط گله داری رمه داری داشت ، حکومت امور لشکر و حشم را همین فارسها و اقوام دیگر میگرداندند. اگر او هم میدانست که شما وارثان تاج و تخت برای کسی حق حیات هم قائل نیستید و همه چیز را و حتی استخوان ها را یا به بوتو و مشرف میدهید و اگر نشود با راکت میزنید، فکر نمیکنم اولا ان تاج را قبول میکرد و این خطه را فغان ستان و ناله زاران نام مینهاد! اگر راست میگوئید و از فهمیدن حقیقت نمیترسید، مرز کشور را که خدا هیچ کشوری را بی مرزو هیچ خانه ای را بی پرده نکند !!، بسته کرده و بعد در حضور نمایند گان مردم و سازمان ها غیر دولتی آمار و احصائیه بگیرد تا دیده شود و رسوا گردد انکه در او غشی هست! در ضمن سرکار خانم داکتر فریبا[« بر خلاف پاکستانی ها که صاحب، صاحب میگویند! آدم شئی نیست یا غلام که صاحب داشته باشد متمدن ها! صاحب همه چیز و همه کس ایزد متعال و خدای عزو جل ایت!»] سپاس از نظرات ارجمند و خوب شما ! تا بعد یا حق !
    ***************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۸:۳۲محل سکونت :کابل
    اسم :نهضت الله ( نورزی )
    ایمیل اولتر از همه سلام و احترامات خویش را خدمت دستندرکاران سایت تقدیم نموده و بعد برادر محترم ع . د از ناروی من که به الفاظ شما و دوکتورس فریبا جان میبینم واقعآ جای شرم و بسیار فلاکت بار بنظر میرسد برادر . من خودم در اصل پشتون و به این افتخار میکنم که پشتون هستم میباشم و خواهم بود . اما گاه گاه من هم همین فکر را میکردم که پشتون نسبت به دیگر اقوام اکثریت است که البته این یک واقیعتی است که پنهان نمودن آن گناه عظیمی شمرده میشود و برادر دانا و خواهر پر هوش من هیچ وقت به این نه اندیشده بودم که من پشتونم و خودت تاجیک و ترک ولی چون من حالا میبینم که یک داکتر و یا یک برادر ما اینقدر بی کلتور و بی فرهنگ میشود که خود را اله دست خارجیان قرار داده و موقع را مساعد میسازد که جوان های کشور مان را بر سر احساسات آورده و یک بد بختی دیگری را ایجاد کند وای بر آن فرزندیکه دوکتورس فریبا جان مادر وی و وای برآن پیچاره یکی جناب ع.د پدر وی باشد انها که پدر و مادرشان اینقدر غرق تعصب شده است پس ما نباید از فرزندان و اولاده آنها توقع خدمت بوطن را داشته باشیم بجز فحشا . تباهکاری و سرسبیلی
    *************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۱۶محل سکونت :افغانستان
    اسم :كنشكآ
    ایمیل خيلی جالب است كه آقای نهضت الله نوروزی از گفته های ع د از ناروی و محترمه دكتورس فريبا ميشرمند ولی از آن نميشرمند كه قبيله افغانستان را به يك عبرت جهانی تبديل كرده است ، از آن نميشرمند كه قبيله ده ها جوان بی گناه را در جوزجان تيرباران نمود ، از آن نميشرمند كه در زمان بابای » افغان ملت « دهقانان اوزبيك را در سرپل به كوره آتش سوختاند ، از آن نميشرمند كه قامت بت باميان به زمين فرو ريخته شد ، از آن نميشرمند كه هر روز توسط اوباشان قرن بيست و يك هموطنان سر بريده ميشوند و بالآخره از آن نميشرمند كه حكومت چند قرنه محمد زايی و سدوزايي افغانستان را به جهنم مبدل كرده است .
    كنشكآ از افغانستان
    **************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۵۵محل سکونت :كانادا
    اسم :مجيد
    ایمیل آغای خير الدين شما كه خود ميگوييد كه بحث تان در باره املآ و انشآ است و بعدآ بحث را بحس مينويسيد اگر من به جای شما بودم معذرت نامه خود را جوانمردانه برای بابر تقديم ميكردم زيراكه شما در نوشته هايتان كلمه كله شخ را در مقابل كسيكه با شما بحث دوستانه ميكند استعمال نموديد
    مجيد از كانادا
    ****************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۰۶محل سکونت :بلغاريا
    اسم :فرويد
    ایمیل اول همه انسان شويم بعدا افغان!تمامي روز قصه هايي زنانه! مفت! موشهايي گريخته به شمول خودم!ما دامن ميزنيم خود واولاد ما آرام در اوروبا وآمريكا زنده گي ميكنيم وا به حال اولاد مظلوم !
    **************************************************
    نظراتشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۵۶محل سکونت :
    اسم :صاحبي
    ایمیل سلام به همه كسانيكه مينويسند!تاريخ را بخوانيد اينكه افغانستان است و يا هرشكل ديگر درمورد تاريخ افغان بايد گفت اينها افاغنه هاي اند كه از كشور هاي آنطرف جزاير خشك در كوه هاي غور و بعدا داخل اراكوزيا و درجنوبي ترين قسمت افغانستان خابجاشدند.افاغنه درجنوب بودند و بعد از احمد شاه بابا خواستند وطني به نام شان داشته باشند و ديگراقوام چون از هويت شان معلومات نداشتند آنها راپخت -پكت و پشتون يا قوم ناشناخته )سوال ( ناميدند.حالا برماست كه بخاطر منافع عليا كشورچه تصميمي را قبول ميكنيم .بهتر انست كه متحد باشيم و گذشته ها را فراموش كنيم ويا انكه نظريات معقول ارايه كنيم مثل كشور هاي غرب اگر نترسيم ايجاد كنيم تا بدانيم كه كار ما فقط محصولش بدست مردم سرزمين خود ما ميرسد و ازان استفاده معقول به نفع خودمان ميكنيم.بايد بدانيم كه هركس آزاد است و ازاد بايد فكر كند و فكر مفيد به نفع خودمان است وتوان آنرا خواهيم يافت تا ولايت آزاد و آباد اعماركنيم و درين عرصه ديگران از ما ياد بگيرند و رقابت براي ابادي داشته باشيم.
    ******************************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۲:۲۴محل سکونت :ناروی
    اسم : ع . د
    ایمیل دوست یا هموطن گرامی نهضت الله!اولا اگر تمام مطالب بنده را خوانده باشی،جواب انها شرم نه بلکه تحلیل و تجزیه بود!دومااگر شرمی هم دارید که باید بکشید!،بقول دوسنم کنشکا از تاریخ و سوانح و کرده هایتان و حالتان باید بکشید،٧٠% هیروئین و تریاک جهان را تولید میکنید و خود را مسلمان میگوئید.حق هم دارید که سرتان را بالا بگیرید.هزار هزار و فوج فوج پنجابی و عرب اسیر در شمال و جنازه های مانده در سنگر و حتی کوچه هانوکری بیگانه نیست؟ان را که عیان هست چه حاجت به بیان!شما کی تعقل میکنید،خدا داند! شما که معلوم دار شرم نشوید زیرا اینقدر غرق در ظلم و استبداد و قساوت و سر بریدن شده اید که دیگر حتی کرامت انسانی را هم متوجه نستید.سر بریدن دریور و راننده بیچاره و کشتن دختر بچه های معصوم و چوکی دار مکتب و دهها جنایت قرون وسطائی شرم و بیگانه پرستی نیست ولی نام زن خود را گرفتن پیش شما شرم هست!زن را با قاطر معاوضه کردن فروختن ان چگونه است؟وا ویلا از اینهمه فاجعه!ولی «افغان» و پتان بودن مطمئنا شرم دارد،اینجااروپائی ها یا از جنایت «افغان ها»میپرسند یا از کاسه گدایی و دست دراز!به کلاه و لونگی پر چرک باید افتخار کرد! به کدام سوابق و جنبه ها و کار کرد ها و داشته و اندوخته ها علم و هنر و عدالت و سیستم و فرهنگ و سیا ست و حکو مت و ترقی و کمال و اقتصاد و استقلال و... باید بالید.نوکری را اگر حضور دهها پنجابی و عرب را در تخریب داشته های وطن نمیداند در گدائی و انتخاب زعیم مملکت توسط خارجی ها هم نمیدانید شاید در این بدانید که اگر چهار گمرگ و راه ورود وسائل و اموال را بر رویتان ببندند از گرسنگی خواهید مرد، از سیرو پیاز و ارد گرفته تا سوزن و تار کالایتان از خارج میاید و 90% وابسته به واردات خارجی، دم از استقلال و نوکر نبودن میزنید، وابستگی و نوکری را در چه میدانید شما ؟؟؟ خدا فقط میداند که شما دل را به چه خوش کردید! جنرالان پاکستانی که بار ها میگویند و ابائی هم ندارند که بدون انها هیچی نیستید! در مورد نفوس و جمعیت اگر سند و پنجاب و سوبه سرحد و بلوچستان پاکستان را هم بیفزائید شاید اکثریت را پوره کردید و یا مثل حالا عطف به فرمان و نظر شماره چند قبلی خودتان بدهید و در نهایت چون عرب باده نشین جاهلی که خیلی وجه اشتراک هم با هم دارید سر قبرستان ها« پر و مملو » رفته تعذاد مردگان را هم جمع کنید! اخر در عرب جاهلی رسم بود که بخاطری که هر قوم طایفه برتری تعداد خود قدرت خود را به دیگران نشان دهد حتی تعداد مردگانشان را هم جمع میکردند و ... تا اینکه اسلام امد و بعد ها سورۀ تکاثر نازل شد و در انجا بر خسران و زیان باری ان اشاره شد و ...نظام قبیله گرائی ، شمشیر و جنگ و کشتار و کشتن یا زنده بگور کردن دختران مصداق های بارزی از نظام جاهلیت است.حالا بعضی ها در افغانستان در موقعه تولد زنده بگور نمیکند،میگذارند بزرگ شود یا کنج خانه که شیشه هایش رنگ شده و« خروسی» هم در حویلی نباشد زنده بگور شود یا اینکه در راه مکتب کشته ویا زنده در اتش باروت بگور شوند، این هم خود یکنوع تکامل و پیشرفت هست!!باز میگوئید بشرمیم برای چه؟ ما را چه کرده هیبت و صلابت ریش و بروت ما کم از دیگران است!؟ هر سو بنگری عظمت و شکوه و جلال و کمال و خود کفائی اقتصادی و سیاسی هست. وقتی از طیاره به پایین نگاه کنیم جز کوههای خشک و دشتهای خاکی که حتی خاری از ان نماده نگاه میکنیم غرق شادی و سر افرازی میشویم! لا حول ولا باز میگن پتان مغز اندیشه و اندشمند مخترع و مبتکر نداره، پیش از سال 1990 خیلی پیش تر از ان یونس خالص و سیاف میگفتند که کابل باید خراب شود و اگر شود از سر اباد شود،ندیدید که شد، چقدر کار روسها و انگلیسیها وحتی شهردار کابل را اسان کرد. پیشبینی و عمل را که میبینید! اقای مولوی خالص قبلا با افتخار ذر کابینه پاکستان از احمد شاه و عبد الرحمن هم جاو تر زد و پیشاپیش که قدرت را بگیرند علنی اعلام میکرد در اسلام اباد که 3 کس در افغانستان حق رای ندارد، 1_زن 2_ هزاره و 3_ هندو !! ببینید شاگرد ان آی اس آی چقدر خوب از قبل میدانند چکار باید بکنند که سالها پیش نوید انرا میدهند! من فکر میکنم اگر میخی هم به سری کوبیده شده بازتابی و عکس العملی بر مغز ها و سزها و افکار شئونیستی و فاشیستی بوده و کاری سمبلیک بوده که بیان گر بیدار کردن مغز و کله منجد و اندیشه قبیله سالار بوده!ضمن اینکه عمل نا شایستی بوده ولی انجماد و رخوت افکار و مغز نا پخته و عقب گرای پشتون باید تکان میخورد !در کجا دیدید که تاجیک یا هزاره یا ازبک به قندهار و جنوبی لشکر کشید و مردم را قتل عام کرد ولی خون مردم کابل با راکت های گلبدین خان بر سر صاحبان خانه خرابشد و در شمالی و قندوز و مزار و بامیان و فاریاب و شبرغان و غور لشکر قساوت و وحشت با پا کستانی ها هجوم اوردند و خانه ها مزارع در اتش زدند و... باز میتوان به شما ها هموطن گفت؟! شرم این است و هزاران نکته دیگر ! واقعا شما چی فکر میکنید وقتی کرزی به خاج سفر میکند و باهمتا های خود دیدار میکند از افغانستان چهدارد که بگوید؟در حالیکه پول کالا هایش و بلیط هواپیمایش از جیب دیگران است! او یا همین با بای تان از کدام اندوخته ها دستاورد و پیشرفت های سرزمین خود حرف میزند و بخود میبالد!به چه باید افتخار کرد؟به جهل عقب ماندگی و بیسوادی؟به تریاک و هیروئین؟ تراژیدی و درد های ما خیلی عمیق تر است جانم. اگر کمی اندیشه کنی خیلی چیز ها است که شرم و درد خالی که جای خود دارد باید از شرم مرد!
    ***************************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۳۱محل سکونت :آلمان
    اسم :عارف
    ایمیل محترم علي محمد از ناروي! خداوند به شما رحمي از درباري بي نياز خود كند! من در آغاز به شما خاموشي اختيار كردم ولي نميدانم كه شما به معني آن بي نبرديد يا آنقدر در اين گردابي خونيني تعصب فرو رفتيد كه ديگر نميدانيد حي مينويسيد حي ميكنيد! شما حرا همه بشتونها را دشنام ميزنيد؟ من تمام مليتهايي افغانستان را يك ديده مينگرم ! ولي انساني را مانند شما صرف دعا ميتوان كرد و براي شما عافيت وبه خود صبر از درباري آن خداوند بي نياز تمنا دارم!آخر ما آخرتي داريم يا خير؟
    ***************************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۰۷:۱۳محل سکونت :کابل
    اسم :نهضت الله ( نورزی )`
    ایمیل سلام و احترامات برای تمام بینده گان محترم برادر محترم کنشکاه جان اولتر از همه شما که گغته اید که من بشرمم بفکر من به من کدام جای شرم نمی باشد بلکه جای شرم بشما است برادر محترم وقتیکه مردم در جوزجان علیه جمعه خان همدرد دست به نظاهرات زدن شما چی فکرمیکنیدکه ایاخودمردم این کار راکرده است ایادرعقب این هیچ نوع دست سیاسی نمیباشد برادرمحترم جواب نزد من است تمام اینها بگفته جنرال عبدالرشید دوستم بخاطربرکناری والی قابل که کامیاب هم شد این کار راکرد اگر انها مردم عام میبودندپس اسلحه درمیان انها از کجاشد چرابالای نیروهای دولتی یوریش بردن و اگر کسی بالای خانه شما یوریش برد شما از خود دفاع مینماید یا بطرف وی میبینید بنطر بنده این یک کاری بود که طرح ریزی شده بود و حاجت به همین تلفاط داشت تا برای نسل آینده جای پند و عبرت باشد مانند دزدهایکه در سال 1385 در کابل دست بمظاهره زده وتمام اموال دکانها خانه ها و حتی یک دفتر تلویزون نیز از انها به امان نماند من بشرمم یا خودت انهایکه در کابل و یا جوزجان مظاهره نمود عکس ها مسعود و دوستم را نقل میکردن یا از من و تو را بفرما برادر دزد و رهزن کی است من یا تو ؟
    *********************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۳۵محل سکونت :عربستان سعودي
    اسم :ياسين
    ایمیل محترم ع.د شما نوشته برادرم فرويد را مطالعه كرديد؟ بسيار ساده وخيلي بر معني است!
    **********************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۳۹محل سکونت :كابل
    اسم :گل شاه
    ایمیل برادرهای محترم هیچ کس به وطن افغانستان خدمت نکرده اندهمه کلانهای وطن ماغلامان خارجی هابودندوهنوزهم است این تفرق کی بین پشتون ،تاجک ،هزاره،ترکمن وغیره همه ماازیک خاک ویک ملت هستیم اگرماوشما به ممالک دیگرنگاه کنیم چندین ملت به زبانهای مختلف ،مذاهب مختلف زندگی میکند اماهیچ تفرق دران وجودندارد بیایدماهمه دست به دست شویم وطن خودراازاین جهالت دوربسازیم تاچی وقت خارجی هابین ماوشماتخم نفاق زرع نماید .تشكر
    ************************************************
    نظراتيكشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۸۶ در ساعت ۱۸:۲۶محل سکونت :ناروی
    اسم :ع . د
    ایمیل دوستان عزیز گلشاه ،فرید و... خدا لعنت کند هر انکه در تعصب کور و جهل فکر میکند و زندگی میکند!هیچ انسانی از عامی گرفته تا بیسواد نمیخواهد سری را که بدون درد است دستمال ببندد و زندگی ارام را نا ارام کند.قدر مسلم است که مردم عادی و بیچاره اینقدر گرفتار درد و رنج شده اند و هستند که برایشان شاید اهمیتینداشته باشد که کی درقدرت هست و کی پلان پاکسازی قومی و زبانی وملیتی داشته و همین الان هم با خنجر وهم با پنبه سر دیگران میبرند!درد در این است که قبیله در زبان خوبحرف میزنند ولی در عمل و خفا کاری دیگری میکنند!فرید جان بلغاری پشتون کشتن و راندن ساکنان هزاره جات در حال و گذشته قصه زنانه نیست،عاقل!٤٥ روز پا فشاری زیر خیمه عروسک بازی لویه جرگه برای اینکه زبان اقلیت پشتون را زبان اصلی کشور و مم سرود«ملی!!»جا بزنند پس تعصب نبود چه بود؟شما عوام باید نان را به نرخ روز بخورید و تقصیری هم ندارید ولی تاریخ و مسئولیت تاریخی ما ایجاب میکند که تا بکی سکوت؟تا بکی کرنش ؟ تا کی مصلحت اندیشی و حقیقت ها قربانی مصالح کنیم؟تازه آنها طلب کار تر و جریر تر شده و میشوند!جالب است که کی به کی نوکر میگوید!!متن های قبلی را...
    *************************************************
    نظراتچهارشنبه ۳ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۲۱محل سکونت :آسترليا
    اسم :صابر
    ایمیل هموطن نهضت الله نوروزیشما كه بحث را در واقعه خونين جوزجان كشانيديد كه در اثر يورش فاشيزم تا دندان مسلح ، پنجاه تن كشته و زخمی گردیدند و همه جوانان ، زنان و پيرمردان دست خالی را از پشت سر در حال فرار تير باران كردند از نحوه طرز ديد تان معلوم است كه شما آگاهانه ويا غير آگاهانه از فاشيزم دفاع مينماييد و من لازم نميبينم كه با شما بحث دور و دراز را انجام بدهم ولی با گفتن اين مقوله ( و انما الجاهلون قالو بلا ) از شما مختصرآ می پرسم آيا يك غيرپشتون ميتواند در پكتيا والی تعيين شود !!!آيا در تمام ولايات غيرپشتون نشين يك والی غيرپشتون پيدا نشد كه يك دزد و راهگير را مانند جمعه خان در قلب سكونت مردم ترك بالای مردم به صفت والی تحميل كردند كه بغيراز قاچاق ترياك ديگر كاری نداشت !!!صابر از آسترليا
    ***************************************************
    نظراتپنجشنبه ۴ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۲۳:۴۳محل سکونت :دوبی
    اسم :خالد
    ایمیل دوست من فرويد نوشته كردند كه اول بايد انسان شويم و بعدازآن افغان شويم . من متآثر شدم كه اين هموطن تمام افراد ساكن افغانستان را خارج از انسانيت خواندند .فكاحی يی به يادم آمد ميخواهم بنويسم -كدام برادر پشتون مبالغه آميز ادعآ ميكرد و ميگفت كه چون ما يهود هستيم لذا حضرت عيسی از قوم پشتون است ، حضرت سليمان پشتون است ، حضرت داود پشتون است وغيره همچون گپ ها .كسی از حاضرين بی حوصله شد و گفت : حالا بگو كه حضرت آدم هم پشتون بود !!! اين شخص بلادرنگ جواب داد و گفت : بلی ! حضرت آدم پيش از آنكه آدم شود ، پشتون بود !!!خالد از دوبی
    **************************************************
    نظراتشنبه ۶ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۹:۲۷محل سکونت :مزار شزیف
    اسم :گل احمد رنجبر
    ایمیل محترم ع. د از ناروی خیال که این صفحه مخصوص برای شما باز شده. منطق شما همانقدر است که به جواب هر کس چیز وارونه ای بنویسید. برادر عزیز فرض کن که فردا نام وطن ات خراسان و یا آریانا شد و پشتون ها کلن از صحنه ای سیاست دور رفتندو تو رییس جمهور شدی. بگوی میتوانی شکم گرسنه کردمان غور، بامیان، ارزگان بدخشان، سمنگان و دیگر ولایات را سیر بسازی؟ هرگز نه! برایت گفته اند و تو طوطی وار تکرارمیکنی و خبر نداری که هرکس برای مطلب خود دلبری میکند. چه ضرورت است که وقت خود را به مزخرفات گویی ضایع کنیم بیا اول فکر شکم گرسنه ای مردم ات را کن بعد تاج پادشاهی را برسرت بگذار. افغانستان در زمان حاضر فاقد این چیز هاست. روشنفکر مردمی، اقتصاد قوی، حکومت قانونی، عدالت ، امنیت، آزادی وپیداوار درخور ارزش. تو داری راجع به چیزی بحث میکنی که بعد ازین چیزها میآید.در صورتیکه درخانه ات خطر حس کنی حاضر هستی که به آن قدم بگذاری؟ این نویسنده های ما هرکدام برای یکی کهآنان را تغذیه مینویسند بازی نخوری.
    ***************************************************
    نظراتيكشنبه ۷ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۰۹:۲۹محل سکونت :بغلان- پلخمری
    اسم :کنشکا کوشانی
    ایمیل برادر محترم نهضت الله(نورزی)آیا شما خبر دارید که جمعه همدرد چه سابقه دارد و از آن کورکورانه به دلیل اینکه همزبان شما باشد پشتیبانی میکنید کسی که در همه تحولات همچو ماش به هر سو میل کرد زمانی هم کاسه لیس دوستم بود زیرا از او در صفحات شمال حمایه میکرد همینکه دولت کرزی آمد با وی مخالف شد یک مدت در ولایت بغلان والی مقرر شد و از آنجا هم به علت سو استفاده از صلاحیت توسط تظاهرات مردمی رانده شد باز چه ضرورت بود که وی دوباره در جوزجان به حیث والی مقرر شود که این هم دال بر فاشیستی دولت کرزی است. کسی که سواد حیاتی ندارد چه تناسب با ولایت.
    **************************************************
    نظراتيكشنبه ۷ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۱:۲۶محل سکونت :افغانستان
    اسم :عزیز
    ایمیل ای فرد فرد ملت قهرمان! تا به کی فریاد افغان تا به کی تا به کی این شور و فغان تا به کیتا به کی فحشا و عریانی بینی تا به کی اخلاق شیطان تا به کیسربلند، با عزت و با عفت باشید!زنده باد افغانستان عزیز!زنده باد ملت با غیرت و قهرمان افغانستان!
    *************************************************
    نظراتيكشنبه ۷ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۳:۵۸محل سکونت :هالند
    اسم :كريم
    ایمیل برادر عزيز از افغانستان - شما كه با احساسات پاك (( ملت غيور افغان )) گفتيد ، اين شعار خوب است ولی واقعيت نيست زيرا كه ما تا هنوز ملتی نيستيم و قهرمان بودن ما هم زير سوال است .قهرمان ملتی است كه مردم آن با صميميت و دوستی زندگی كند ، قهرمان ملتی است كه شكم آن سير باشد ، قهرمان ملتی است كه وطن خود را به اجانب نسپرده باشد و بالآخره قهرمان ملتی است كه حقوق همديگر را احترام و رعايت كند . هيچكدام ازين اوصاف در وجود مردم ما در اثر جفآ و خيانت حكومت های قومی و قبيلوی ديده نميشود . ما بايد ملت را بوجود بيآوريم و بعدآ در باره قهرمانی آن صحبت كنيم . با حلوا گفتن دهن شيرين نميشود .كريم از هالند
    **************************************************
    نظراتيكشنبه ۷ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۶:۵۹محل سکونت
    :اسم :
    ایمیل بشتون ها خدا برست هستند افغانستان حاصل قربانئ هائ اين مردان هستند فلهذا تعصب جاه ندارد
    *************************************************
    نظراتيكشنبه ۷ اسد ۱۳۸۶ در ساعت ۱۹:۰۲محل سکونت :مالداويا
    اسم :ظريف
    ایمیل آقای گل احمد رنجبر از مزار شريف با اتهام بر عليه ع د از ناروی و برای ديگر كسانيكه مينويسد اتهام وارد نموده گفتند كه (( نويسنده های ما هر كدام از هر جای تغذيه ميشوند بازی نخوری )) .من يك رنجبر را ميشناسم كه لسانس خود را در فاكولته تاريخ بدست آورده و با جعلكاری خود را داكتر علم حقوق قلمداد ميكند كه رسوايي و افشا شدن آن از طريق بی بی سی نيز اعلان گرديد . اين شخص فريبكار كه خود وابسته به قدرت های داخلی و خارجی بوده و برای رسيدن به چوكی و مقام تمام روز مصروف چاپلسی و بوت پاكی ولی نعمتان ميباشد .اين فرد كه مقدسات آن پول و چوكی است هروقت از حقيقت چشمپوشی كرده و هر وقتيكه بی منطق شود ديگران را يا به وابستگی متهم مينمايد ويا هم به تجزيه طلبی .آقای گل احمد رنجبر شايد از وابستگان رنجبر ها باشد ويا ازين قماش روشنفكر نماها باشد .اين آقا كه از آرمانها سخن زده است بايد بداند كه تعميل چنين آرمانها ايجاب ميكند كه اولآ بايد شوونيزم و فاشيزم به هر رنگ و بو و به هر عنوان و از طرف هر كسيكه باشد بايد سرنگون گردد و بعدآ جامعه انسانی اعمار گردد .
    ظريف مالداويا
    نظريات مربوط شخص نويسنده آن بوده و سايت داكترهمت فاريابی برآن دخيل نيستمحمد عالم ابراهيمی مسئول سايت
  • بازگشت به صفحه اصلی
  •